ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 |
اى روح قدسى!
اى جان جانها، اى جلوه آرمانها، اى عصاره پیدا و پنهانها!
سایه پر مهر الهى بودى که بر سرمان سایه عزّت افکندى،
نوحى بودى، منجى ما در طوفانها،
ایّوبى بودى، صبر آموز امّت در بلاها،
یعقوبى بودى، الهام بخش شکیبایى در فراق یوسفهاى جهاد و شهادت.
ابراهیمى بودى، که ما را آیین «تبردارى» و «بت شکنى» آموختى و خود، تبرزن توحید بودى و خلیل حادثه انقلاب و فدا کننده «اسماعیل» در قربانگاه رضاى حق.
امامى بودى که با «امّت» عشقى متقابل داشتى،
رهبرى بودى که «راه» سعادت را به «رهروان» مىآموختى.
اى کوچ شبانهات مصیبت عُظمى! آیا براستى براى همیشه رفتهاى؟
خوشا به حال شهیدان که در بهشت زهرا، همسایه دیوار به دیوار تواند.
اى امام!… اى نگین افتاده از انگشتر امت، اى جان رفته از پیکر ایران، اى گوهر در خاک نهفته، اى پدر شهیدان و فرزندان شهدا، اى سالار بسیجیان عاشق!
دریغ از پرچم پر سخاوت دستانت، که دیگر از فراز جایگاهت در جماران، بر سرمان در اهتزاز نیست.
اینک مرقد پاک تو، پناهگاه دلهاى داغدار و جانهاى بى قرار و چشمهاى اشکبار است و سخنانت، نه تنها در «صحیفه نور» بلکه در «صفحه جان» هر شیفته صادق و با معرفتى است که قدر آن گوهرهاى تابناک را مىشناسد.
اى روح بلند خدایى! اى منادى اسلام ناب محمدى!
رحلت جانگدازت، روز رحلت پیامبر را در ذهنها تداعى کرد و شور دلدادگانت، کربلایى مجدد آفرید و غم رفتنت، عاشورایى بر پا ساخت.
چرا نسوزیم؟... که هر سنگ سنگ این سرزمین، هر برگ برگ درختان، هر ستاره و هر سپیده، تو را به یاد ما مىآورد.
اى حاضرِ عصر غیبت، اى بار یافته به حضور!
بعد از تو، خاطره محزون است
بعد از تو، خاطرمان خون است
بعد از تو، واژه تهیدست است
در سوگ تو، عقل، مجنون است
عجیب نیست که «خرداد» داغ مارا در آن سوگ بزرگ تازه کند وهمواره دست در دامن حسرت و غم داشته باشیم و در فراق تو، که معجون «عرفان و جهاد» و آمیختهاى از «اشک و سلاح» بودى، همچنان غمى سنگین و جانى غمگین داشته باشیم!
امّا... شکر خدا که وارثان «خط امام» با غروب خورشید وجودت از افق دیدگان ما (نه از دلهایمان) به خورشید دیگرى روى آوردند و دست بیعت در دست «ولایت» نهادند و با پیشوایى از سلاله پاکان و فرزندان فاطمه(س) که همان «راه» را ادامه مىدهد و به همان منهج و خط، «رهبر» است پیمان جان بستند.
و مگر جز این روا بود، امّت عاشق را؟ مردم همچنان به اسلام و انقلاب و ولایت فقیه، وفادارند و ما، در سالگرد «نیمه خرداد» بار دیگر یاد تو را زنده مىداریم و عشق و ایمان خویش را نثارت مىکنیم.
اماما! از آن جهان، دلهاى داغدارما را به دعاى خیرى تسلاّ بخش.
برگزفته از مقالات دانشمند اهل قلم حجت الاسلام و المسلمین جواد محدثی
از ساحل به دریا و فطعات
سلام
آفرین خوب بود ادامه بده
خوب خوشحال میشم سری به ما بزنید