السلام علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
اماما هیچ عملی از از اعمال عباد الله بر تو پنهان نیست که تو جانشین خداوند در روی زمینی .
اماما غدیرباوران عاشورائی منتظرت در جمعه ۲۴ آذر در حالیکه در انتظار ظهور و حضورت بودند به فرمان نائبان عامت به ویژه مقام معظم رهبری انقلاب اسلامی ایران با هجوم به پای صندوقهای رای حماسه دیگر آفریدند و با آرای خود مشت محکمی بر دهان دشمنانت و دشمنان دین خدا کوبیدند و نشان دادند که در عصر غیبتت برای اعتلای نامت و عمل به فرمانت از جان می گزرند و برای آماده سازی زمینه ظهورت با ابر جنایتکاران سازش نخواهند کرد بلکه با اجرای دستورات قرآن و عمل به احکام زمینه ظهورت را فراهم خواهند کرد .
اماما از خدا بخواه که به امت اسلامی ایران توفیقی بیشتر عطا کند که در این کار زود تر موفق شود واماما ای محبوب خدا خود نیزظهورت را از خدا طلب کن تا اجازه ات فرماید که جهان در انتظار تو است .اللهم عجل لولیک الفرج والنصر
ملت ایران اسلامی بار دیگر با حضور حد اکثری خود در انتخابات خبرگان رهبری و شوراهای اسلامی شهر و روستا حماسه ای دیگر خواهد سرود و ترانه پیروزی را خواهد خواند .
انتخابات خبرگان رهبری و شوراهای اسلامی شهر و روستا
چرا در انتخابات شرکت می کنیم
. امام خمینی (ره) :
عزیزان من که امید نهضت اسلامی به شما است ، در روز تعیین سرنوشت کشور بپاخیزید و به صندوق ها هجوم آورید و آرای خود را در آنها بریزید .
مقام معظم رهبری (مد ظله العالی ) :
حضور در صحنه انتخابات برای مردم یک وظیفه شرعی ، عقلی ، اجتماعی و سیاسی است .
- حضزت امام خمینی(ره):
مجلس خبرگان مجلسی است که باید ملت بدانند این مجلس پشتوانه کشور است . برای حفظ امنیت و استقلال و حفظ آزادی برای کشور که اگر در این امر مسامحه شود تقصیری است که ممکن است بعدها جبران نشود .از این جهت به همه ملت سفارش میکنم هر کس به حد قانونی رسیده است در این انتخابات شرکت کند.
امام خمینی (قدس سره) : وصیت من به ملت شریف آن است که در تمام انتخابات در صحنه باشند
مقام معظم رهبری : (تقوا – شجاعت – خود آگاهی ) سه خصوصیت در مسولان کشور لازم است که اگر این سه خصوصیت در آنها وجود داشت آنگاه این نیروی عظیم ملی می تواند جلوی هرگونه خیانت ودشمنی دشمنان را بگیرد.
مقام معظم رهبری : یکی از مهمترین مسائل امروز ما مبارزه با فساد است مبارزه با فساد یک جهاد همه جانبه است
السلام علیک یا حجت الله علی خلقه یا صاحب الزمان روحی فداک
اماما چشمان خسته از انتظارمان بر دروازهء سالهای انتظار سپید شد و نیامدی
اماما ای وارث غدیر می دانم که لایق نیستم اما یقین دارم که می آیی . ترسم این است توفیق
دیدارت نصیبم نشود چرا که خود را در خور دیدارعزیزی چون تو نساخته ام تا لایق دیدار شوم
ای عزیز فاطمه تو کریمی و از اولاد کریمان واگر از کریم در خواست گدائی نکنم از چه کسی طلب
فیض نمایم .
اماما در این نیمه شب دست نیاز به درگاه قادر بی نیاز بلند می کنم و عرضه می دارم
خدایا برای یاری دینت و نجات خلقت از چنگال ظالمان و دژخیمان اجازه ظهورش را امضا کن که
تنها تو قادر بر هر کاری هستی .
اماما دژخیمان و قداره بندان آدم کش آمریکائی و اسرائیلی در کشور های اسلامی عراق
افغانستان و فلسطین و.. دست به نسل کشی مسلمین زده اند و هر روز مردان و زنان و کودکان
بی گناه مسلمان را به خاک و خون می کشند.تو هم از خدا بخواه که اجازه ات فرماید که
بیایی .
اللهم عجل لولیک الفرج والنصر .خدایا اجازه اش فرما که بیاید .
25شوال 1427 برابر با ۲۶آبان ماه 1385 شهادت امام صادق علیه السلام را به ساحت مقدس امام مهدی عج و همه عاشقان ولایت و امامت تسلیت عرض می نماید . خواستم در باره امام صادق مطلبی را بنویسم ولی دیدم قلمی شیوا در این خصوص مطالبی را بیان کرده که خیلی زیبا است من هم شایسته دیدم که شما عزیزان نیز از این اثر لذتی بهره ای ببرید متن ذیل اثری از یکی از عاشقان ولایت و امت آقای محمد نهاد است که منهم اورا نمی شناسم ولی شیفته قلم او شده ام .
بزرگ پیشوا امام صادق (ع)
بلند سرو آزادگی که به گردن افراشته اش ، توفانهای توفنده را به نبرد میخواند ، اینک خمیده .
درخشان خورشید نور افشانی که به هیبت روشنائیش ، زهره از دل تاریکیها می چکاند ، اینک در هالهء سرخ افق ، در بیکران فرو رفته و زبان هماره جنبان و بی درنگی که پیوند نا میمون سکوت جهل و ظلم را شکست ، خموشی گرفته است .
پیشوای بزرگ ، امام صادق (ع) جهان را بدرود گفته است .
نابکاران نیرنگ باز ، شکست خورده در تمامی جبهه ها ، بهره نا گرفته از همگی حیله ها ، حربه ها ، دست در ناجوانمردانه ترین شیوه ها زده اند .
به سمی در کام ، انتقام خویش را از تلاشهای بی آرام این زبان هماره در فریاد ، ستاده اند .
.... ولی ناکامند ، چه که با اینهمه باز بازنده اند .
تکاپوی پیکر امام ، ثمر خویش را در پروراندن مردانی اندیشمن ، سخنور و رزم آور یافته است . اینک ، دیگر تنها یک حلقوم ، فریادگر اصالتهای اسلامی نیست .
زیرا صخره های سترگی که پرداخته است ، چون کوه ، بازگردانندگان طنین همان صدایند ، و روشنگران حقایق در پرده مانده اند ، کوبندگان کفرها ((اسلام )) نام ،و تلاشگران آگاهی مردمان : پروردگان مکتب (( جعفری ))
و اینک ما در پس دیوارهای قرون شنوای آوای همان زبانیم ، همچنان نیرومند و پرتوان ، همچون روز نخست . و شناختمان از اسلام ، آنچان مرهون روشنگریهای آن بزرگ است که " اسلام محمدیمان " را نشان نقش پر ارج حضرتش ،" مذهب جعفری " نام کرده ایم . از این رو است که فاجعه شهادتش برای ما در این دوره های دور نیز به همان اندازه اندوه زا و غم افزاست که "حشام " و "جابر " و " مومن طاق" را ....
آة که اگر امام را چند صباحی بیشتر در میان خویش داشتیم ، سبوهای اندیشه مان از این چشمهء جوشنده بیشتر انباشته بودیم ... لیک ، اندوه و افسوس بیحاصل را سودی نیست .
غروب خورشید را با تنها با طلوع خورشیدی دیگر جبران توان کرد . آن بزرگ ، خود ، انتظار ظهور " مهدی " خاندانش را به ما فرمان داده است . به نشان اندوه بزرگمان در سوگ شهادتش ، منتظری راستین برای دادگستری جهان باشیم . مگر نه این است که او جز بر زمینه ای مساعد در زمانه ای خواستار بساط نهضتش را نخواهد گسترد ؟
روزگا امام
" العالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهجَمُ عَلِهِ اللَوابِسُ " آنکس که زمانش را شناخته باشد ، آشفتگیها و پریشانیها بر سرش نمی تازند . امام صادق (ع)
جامعهء یک پارچه اسلامی ، پاره پاره شده بود . همبستگی مقدس اندیشه ها جای خود را به پریشانی ءی تفرقه آفرین داده بود . هر سری ، سودائی برای خویش و هر زبانی ، گفتاری برای خود داشت .اما درد آور اینکه در میان همهء این پراکندگیها ، همه در یک اصل و یک هدف مشترک بودند و آن : " نابودی مفاهیم اصیل اسلام راستین " .
هربانگی از هر کوی و برزنی ، اگر هیچ نداشت ، لااقل یا رخوت و ضعفی در عضلات شل و واماندهء ایمان مردمان میریخت ، یا آرمانی اصیل و زنده را از اسلام در چهره ای مسخ شده و دگر گونه عرضه می کرد ، یا بذر تردیدی سستی آفرین را که از گرایش به تن آسائی و تنبلی مایه می گرفت _ در کشتزار ایمان مردمان می پراکند ، یا به ندای شهوت انگیز و فریبائی ، هوسهای دیرین را زنده می کرد و دعوتگر فساد جامعه کش می شد ،و یا اساساٌ پایه های زیر بنائی اسلام را ، در هجوم حملات بی امان خویش می گرفت ...
آنچه بود یک هدف بود : مسخ ، فراموشی ، نابودی اسلام ، و جهل ، سستی و تسلیم مسلمین .
اینک دیگر ، مکتب ، خود در خطر بود . چشمه جوشانی که حیاتبخش اجتماعات و مایه دهنده ء تکاپوگران در هر دو قلمرو اندیشه و عمل بود ، اکنون گِل آلود می شد و حتی از جوشش می ماند .
خطر ، وحشتناکتر از شهادت یا به بند کشیدن یک یا چند تنی از مومنان آگاه بود . اینک دیگر ، اسلام ، خود در خطر مرگ قرار داشت . نه مرگی آشکار و هویدا ، که همه ببینند و بدانند و نگذارند ، بلکه مرگی در معنا ، در ماهیت ، در اصل ، تا آرام آرام ،ضد اسلام در چهرهء اسلام بر اندیشه ها حاکم شود .
همه جا ، دم از اسلام بود ، ولی آنچه نبود ، همو بود .
اندیشه هائی که با زیر بنا های اسلامی ، تضادی حل نا شدنی داشتتند در ماسک اسلام و به عنوان عقیده اسلامی ، در اذهان تر زیق می شدند. شکوفه های اصیل اسلامی ،جای خود را به گل کاغذیهای دروغینی می سپردند که نم رخوت آور و سستی آفرین "نشستن " را به جای عطر شادابی زا و نشاط بخش "حرکت " در هوا می پراکندند .
اسلام در خطر " مسخ " بود ، تا نام و چهره همان باشد و روح و درون بمیرد و دیگری جایگزینس شود ... تا عوام نفهمند و همچنان بگردش بگردند و خواص ... خوب ، آنها را هم می شود ساکت نگهداشت ، به کیسه ای از زر ، وبه کرسیئی در صدر ، یا ... اگر نه ، به سمی در جگر یا خنجری در پشت . این بود ، که تلاش برای باز شناساندن اسلام ، نفی مجسمه های غیر واقعی ، پرده بر داشتن از واقعیت چهره های در ماسک پوشیده شده ، و روشن کردن آنچه در پرده مانده ، وظیفه آگاهان زمان بود که با شناخت درست خویش از اسلام ، به مبارزه با شناسنامه ساختگی آن بر خیزند ..... و این کاری ساده و پیش پا افتاده نبود.پیکاری بود سخت ، درگیری ئی یک تنه با تمامی جبهه های رنگارنگ خصم ، و نبردی جان به کف در راه هدف . کاری سترگ بود ، خواستار مردی بزرگ ... کدامین مرد ؟ کدامین اندیشه ؟ کدامین دست ؟ ...
انقلاب جعفری
چشمی ندیده ، گوشی نشنیده و بر اندیشه ای نگذشته که کسی در فضل و دانش و عبادت و پزهیز، برتر از " جعفربن محمد " (ع) باشد .
مالک بن انس –بنیانگزار مذهب مالکی اهل سنت "
امام علیه السلام با دید ژرف ، بینشی الهی ، و با شناختی از زمانه ، درد زمان را شناخت ، و به درمان بر خواست . درد ، جهل بود ، بیداد بود ، مسخ اندیشه های اسلامی بود ،دوری از همهء مفاهیم والای اسلامی بود ، و ناچار گمراهی و فساد . و امام درمان را در انقلاب فکری دید ودر نو زائی تعالیم دور مانده و از یاد رفتهء اسلام .پیشوا می دید که جامعه در طول برنامه های منظم مغز شوئی و اندیشه زدائی از همهء افکار بلند عاری شده و همهء مایه های فکری ، زندگی سازیش را از دست داده است ، ناگزیر خلاء فکریش را یا به فساد ، یا به دشمنان آئین ، ویا به گندم نمایان جو فروش _ واروگران حقایق اسلامی _ سپرده است تا برایش بپاکنند بدینسان ، عقائدی اساسا ضد اسلامی که اسلام ، رسالتش را در مبارزه با اینها شناخته است بنام اسلام ، در اذهان جا وا می کنند و حاکم می شوند ، اندیشه هائی همچون "جبر" آذادی کش و به زنجیر کش انسان و معرفی او به عنوان بنده و بندهء ناگزیر و بی ارده ، قانون حاکم {اعتقادجبریون } ، یا دل خوش داشتن به مهر و عفو یزدان ، و بنا بر این ، دست از هر شایسته ای شستن و به هر ناشایستی آلودن ، و بازهم امیدوار بودن {{اعتقاد مرجئه }} و ... و ... که می دانیم با اندیشه های اسلامی تا چه در تضادند و در خور توجه است که در همین هنگام ، بازار روایت سازی و خبر پردازی سخت رونق می گیرد و طی برنامه های مشخص برای پیامبر و ائمه علیهم السلام و حتی خود امام صادق (ع) روایت می سازند و از ایشان نقل می کنند و جالبتر اینکه افکار خود امام صادق (ع) به دلیل اعتبار بیش از حدراویان ، به چیزی نمی گیرند .گِل آلودگی این آب ، آنچنان است که این گروه اسلام نشان ، و مسلمان نما ، ، _ که در کار مسخ آن و تحمیق اینند _ حتی گروهای شناخته شده ضد اسلامی – که ماسک هم ندارند – حمله به بنیاد اسلام را دو باره آغاز می کنند . مادیون یا دهریئن در این هنگام جانی می گیرند و از واز جسارت هم پیمانان نقاب پوششان جرأتی می یابند و دو باره دست بر کهنه کالای پوسیدهء خویش می نهند و بفریاد ، مشتری می خوانند . مرده گفتار اینان اگرچه در جامعه لااقل بنام اسلامی آنزمان ، خریداری ندارد در آشوب آفرینی و جنجال بر انگیزی سهمی عمده را می گیرد و سستئی را در اندیشه و عمل گروهی از مسلمانان به ارمغان می آورد .
در توفان توفنده و نعره در انداز این هنگامه ، نهال نوپای و کمتوان اسلام راستین ، تنها قربانی فاجعه است و کنده نشدنش در این گردباد تنها به بازوانی پولادین نیازمند است که استوار بر گامهای ثابت و مصمم خویش ، حمایتش کند ... این بازوان و آن قدم را ابر مرد زمان حضرت امام صادق (ع) پیش می نهد و به پشتیبانی از اصالتهای اسلامی ، زبان فریادگر و بران حقیقتگوی خویش را بکار می گیرد . یک تنه در برابر تمامی هجومها ی سیل آسای دشمنان آئین اسلام می ایستد و فریادگر حقایق پنهان می شود ... صخره های سخت مدینه دیگر بار ، بانگ بیدادگر محمد (ص) را از حلقوم "جعفر" می شنوند "انقلاب جعفری " ، عهده دار رسالت "احیای انقلاب محمدی " شده است . امام ، با بهره گیری از شرائط سیاسی زمانه ، که هنوز آتش اختلاف دو دشمن گرم است و بنی عباس به بنی امیه ، مشغول ، فرصت را غنیمت می شمارد و با برنامه ای هوشمندانه و منطبق با زمان ، برای این انقلاب فکری ، طرح تعلیم و تربیتی در سطح وسیع را می ریزد و به "فرد سازی " می پردازد . مجلس درسش ، هر یک کارگاه مشعل سازی ای می شود که جرقه های نورپاش و درخشان را به اقصی نقاط ظلمات گسترده زمان پرتاب می کنند .
مدینه ، شاهد بنیاد دانشگاهی بزرگ می شود که همگی اندیشمندان زمان را در آغوش خود می گیرد و بدینسان ، مرکزی بزرگ برای تحقیقات و پژوهشهای علمی و اسلامی ، تولد می یابد ، با آنچنان ارزش و ارجی که چند صباحی در حضور امام بود ، افتخاربلندی برای همگان محسوب می شود، وتا دیر زمانی بعد هم ، هرکه نشانی ،یادی یا گفتاری از جعفربن محمد (ع) دارد از آن به سربلندی یاد می کند تا آنجا که افتخار کسانی چون ابو حنیفه و مالک بن انس (بنیان گذاران دو مذهب از مذاهب سنیان ) نیز شاگردی آن بزرگ می شود .
گروه گروه دانش پژوهان تشنه کام ، رو سوی مدینه می نهند و آنگاه سیراب از چشمه جوشان دانش آموزان امام در شهرها می پراکنند تا تمنای دهان های باز و خشک گروه های مردم راپاسخ گویند .
و...و بدینسان انقلاب فکری امام برگستره مملکت اسلامی بال می گشاند و همه جا اندیشه های راستین اسلامی را همچون حربه هایی برعلیه افکار اسلام نمای اسلام ستیز می پراکند.
دانشگاه جعفری جز نهضتی در اندیشه ها ، پیشرفتی شگرف نیز برای دانش حاصل می کند . جابر بن حیانها ، مفضل بن عمرها و ... با توشه گیری از خرمن دانش امام بنیاد دانشهایی همچون بیولوژی ،شیمی و... را می افکنند .
تلاشهایی پیگیر و پیکار بی امان امام صادق (ع) ، ثمر می بخشد . اسلام همچنان که هست پرده از رخسارمی افکند . تشیع این جلوه اصیل اسلام با روشن گریهای امام قوام می گیرد و استوار می شود . دین از خطر مسخ و جامعه از خطر مرگ ، رهایی می یابد .
کوشش امام می تواند طپشی نو در قلب طپنده و حیات بخش و حرکتی تازه در این هماره رهرو آگاهی یافته بیافزاید و یاد فراموش شده ء اسلام را با فریا دش به خاطره ها بکشاند . آنچنان بانگش در گوش نسلهای بعد نیز طنین بیافکند و ما را نیز از زلال چشمه سازانش بنوشاند .
و اینک در فرجام یک مسئله مانده است و همه مسئله همین است و اینکه :
آیا پیروان اوئیم ...؟ (نقل از : نشریه انتظار ، دیماه 59 ،)
باسمه تعالی
این اولین بار نیست که شبکه های تبلیغاتی غرب تحت سیطره صهیونیسم جهانی بر علیه مقدسات و ارزشهای الهی دین مبین اسلامی اهانت می نمایند و آخرین بارهم نخواهد بود . چرا که تا استعمارگری و بلعیدن ثروت دولت های مستضعف مسلمان نشین و غیر مسلمان خود باخته که بدون جهت در برابر قلندران و ستمگزان خاموش اند ودر برابرکفر جهانی منفعل عمل می کنند وجود دارد. این عمل شرم آور غرب بر علیه اسلام عزیزتمام شدنی نیست چراکه : تنها دین اسلام و اعتقاد به قرآن واسلام عزیز است که با تعالیم پویا خود در برابر ظلم و ستم و استعمارگران ایستاده و مبارزه علیه هر گونه بیداد را در برابر هر زور گویی فرض و لازم می شمارد و هیچ سازشی با ستمگران را جایز نمی شمارد.
نمونه بارز مبارزه بر علیه هر گونه ظلم و ستم و بیداد در جهان امروز ملت مسلمان و قهرمان ایران اسلامی است که با عمل به ارزشهای انثلاب اسلامی خود به عنوان الگوی مبارزه بر علیه جهانخواران و صهیونیسم بین المللی در جهان شناخته شده است .
امروز آزادی و آزاد اندیشی و عدالت را در اسلام و قرآن و فرهنگ پویای اهل بیت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم می توان جستجوکرد که با فطرت پاک انسانها سازش و مطابقت دارد .
مسلمانان جهان با محکوم کردن اهانت شبکه تلوزیونی دولت غربی دانمارک بر علیه پیامبر اعظم اسلام صلی الله علیه و آله وسلم که رحمة للعالمین است . به همه ستمگران و جهانخواران آمریکائی و اروپائی اعلام می دارد، چه بخو اهند و چه نخواهند ارزشهای دین اسلام که با فطرت پاک انسها همسوئی دارد در قلوب توده های میلیون انسانهای جهان غرب و شرق نفوذ کرده وخواهد کرد و مردم ستم دیده جهان آماده پذیرش اسلام اند.
دمکراسی و آزادی مورد ادعای آمریکا و دولتهای اروپایی دیگر انسانهای آزاده را نمی فریبد و حتی کار بجائی رسیده است که خود مردم اروپا و آمریکا نیز ادعا دولتهای خویش را نمی پذیرند وباور ندارند .
علی رغم این همه اهانت به مقدسات اسلامی و قرآن ، گرایش مردم اروپا وآمریکا به اسلام و قرآن ، دولتمردان ستمگر ومستکبرجهانخواررا می آزارد و گرایش مردم به اسلام برایشان عقده شده است و خیال می کنند با اهانت به پیامبر اعظم خدا - که درود خدا براو و اهل بیت پاکش باد- می توانند جلوی نفوذ احکام و ارزشهای خدائی اسلام را در میان مردم خود و دیگر مردم جهان بگیرند ،هیهات هرگز به این آرزو نخواهند رسید چرا که :
چراغی را که ایزد بر فروزد هرآنکس پف کند ریشش (ریشه اش ) بسوزد.
آیا دولتهای اروپائی و آمریکائی ، فکر کرده اند که چرا دولت آمریکا که روزی در جهان انا من رجلش به اوج افلاک رسیده بود و کسی زهره آنزا نداشت که به دولت آمریکا و دوستان اقماریش بالاتراز گل بگوید ، امروز در جهان فریاد مرگ بر آمریکا و صهیونیسم بین اللملل همه جا را فرا گرفته و طشت رسوائی دولت آمریکا ( دولت بوش ) از پشت بامها افتاده است و صدای طبل رسوایش را همگان همه روزه می شوند.و بیزاری جهانی از دولت قلدر آمریکا روز به روز بشتر می شود تا آنجا رسیده که بوش نیز به این موضوع اعتراف می کند ، کاراین ابر قدقد بجائی رسیده که مردمش برعلیه(( دولت بوش)) تقریباً در تمام شهرهای آمریکا دست به تظاهرات ضد جنگ می زنند و از ریختن خوان بیگناهان مردم مسلمان عراق و افعانستان و فلسطین و دیگر نقاط جهان توسط ارتش آمریکا اعلام انزجا و تنفر می نمایند ، وازدولت مردان آمریکائی جنگ افروز بیزاری می جویند.
ملت قهرمان ایران اسلامی اعم از مسلمان و غیر مسلمان همراه و همگام با مسلمین جهان ودیگر آزاد اندیشان جهان و پیروان ادیان آسمانی اهانت شبکه تلوزیونی دولت اروپائی دانمارک به پیامبراعظم اسلام (ص) را محکوم می نمایدو ازمسببین این اهانت بیزاری می جوید.
ازریاست محترم و محبوب جمهوری اسلام ایران تقاضا دارد ، انزجار و تنفر ملت ظلم ستیز ایران اسلامی را به دولتهای اروپائی و آمریکائی بخصوص دولت دانمارک اعلام دارد .ودر برابر این اهانت واکنشی مناسب ودرخورملت انقلابی ایران اسلامی به جهانیان به ویژه دولت دانمارک نشان دهد .
در خاتمه خدا را شاکریم که دشمنان اسلام و مسلمین را احمق آفریده است.