غدیر - عاشورا - انتظار

عقیدتی - سیاسی (اسلامی) به وبلاگ خودتان خوش امدید

غدیر - عاشورا - انتظار

عقیدتی - سیاسی (اسلامی) به وبلاگ خودتان خوش امدید

آرا و اندیشهِ ی اهل سنت درباره حرکت و قیام امام حسین (علیه السّل

آرا و اندیشهِ ی اهل سنت درباره حرکت و قیام امام حسین (علیه السّلام)

 

عاشورا صحیفه‌ای است که عالمان شیعه و سنی همواره ازچشم‌اندازهای متفاوتی بدان نظر کرده و این قیام را مورد توجه و بررسی قرار داده‌اند. نه تنها عالمان شیعه و سنی، بلکه عالمان سایر ادیان نیز عاشورا را موضوع تحقیق خود قرار داده و به بررسی و بازخوانی آن پرداخته‌اند.

 

* ابن خلدون (متوفی، ۸۰۸ه.ق) یکی از علمایی است که به طور مبسوط و از زوایای مختلف واقعه عاشورا و انگیزه امام حسین(علیه السّلام) از این قیام را مورد توجه قرار داده است. او در مقدمه می‌نویسد: "نمی‌توان گفت یزید هم در کشتن امام حسین (رض) اجتهاد کرد پس بی‌تقصیر است، چون صحابه‌ای که با امام حسین در قیام شرکت نکرده بودند، هرگز اجازه قتل حضرت را نداده بودند و این یزید بود که با امام جنگید. این عمل یزید، یکی از اعمالی است که فسق بر او تاکید کرده و تایید می‌کند و حسین در این واقعه شهید و در نزد خدا ماجور است و عمل او بر حق و از روی اجتهاد است" .ابن خلدون، امام حسین(علیه السّلام) را از جمله صحابی مجتهدی می‌داند که شایستگی فوق‌العاده‌ای برای رهبری قیام علیه یزید دارا بوده است. او در این زمینه می‌نویسد: اما درباره شایستگی حسین(علیه السّلام) همچنانکه حسین (علیه السّلام) گمان کرد درست بود بلکه بیش از آن هم شایستگی داشت. بدین ترتیب ابن خلدون بیان امام حسین(علیه السّلام) مبنی بر شایستگی رهبری قیام علیه یزید را تایید کرده بلکه بیش از آنچه امام(علیه السّلام) فرموده بود برای او شایستگی قایل می‌شود و اما شرایط برای اقدام به قیام را مناسب ندانسته‌اند. ابن‌خلدون معتقد است که هر کس، در هر زمانی، شرایط رهبری قیامی را داشته باشد و زمینه قیام نیز فراهم باشد، بر چنین شخصی اقدام به قیام جایز است. او درباره عاشورا بر این اصل اعتقاد دارد که امام حسین(علیه السّلام) چون شرایط رهبری را در خود جمع می‌دید و از طرفی شاهد وضع آشفته وناهنجار و تحمل ناپذیر عصر خود و جنایات و فسق و فجور یزید بود، لذا دست به قیام زد و همین یک دلیل برای تحلیل عاشورا کافی به نظر می‌رسد. ابن خلدون در این‌باره می‌نویسد: اما درباره حسین(علیه السّلام) و اختلافی که روی داد، باید گفت چون فسق و تبه‌کاری یزید در نزد همه مردم عصر او آشکار شد پیروان و شیعیان خاندان پیامبر در کوفه هیاتی نزد حسین(علیه السّلام) فرستادند که به سوی ایشان برود تا به فرمان وی برخیزند.

حسین(علیه السّلام) دید قیام علیه یزید تکلیفی واجب است، زیرا او متجاهر به فسق است و به ویژه این امر بر کسانی که قادر بر انجام دادن آن هستند لازم است و گمان کرد خود او، سبب شایستگی و داشتن شوکت و نیرومندی خانوادگی بر این امر تواناست. ابن خلدون سه عامل را از شرایط رهبری قیام می‌داند و امام حسین(علیه السّلام) را جایز آن شرایط می‌داند این ویژگی‌ها عبارتند از: شایستگی فردی که قطعا امام آن را دارا بود و نیرومندی خانوادگی که هیچ شکی در آن نبود، اما ویژگی سوم شوکت است، که ابن خلدون با دیده تردید به آن می‌نگرد. ابن خلدون با وجود آنکه به فسق آشکار یزید اعتراف می‌کند، هرگز به قیام علیه وی فتوی نمی‌دهد و امام حسین(علیه السّلام) را به سبب اقدام به قیام دچار اشتباه دانسته، حرکت حضرت را بی‌نتیجه و شکست خورده قلمداد می‌کند از این جهت می توان گفت که نظریه او دارای ناسازگاری درونی بوده، از تناقض درونی رنج می‌برد.

  * "عباس محمود عقاد" (۱۹۶۴-۱۸۸۹)شاعر، ناقد، پژوهشگر، نویسنده و روزنامه‌نگار مصری نیز نظرات خود را درباره واقعه عاشورا اینگونه بیان کرده و معتقد است که از شخصی مثل حسین (علیه السّلام) بعید بود که با یزید بیعت کند زیرا اساسا حسین(علیه السّلام) حقیقت‌جو است و یزید عین باطل است. عقاد در زمینه علل عدم بیعت می‌نویسد: بسی جای شگفتی است که از کسی همچون حسین بن علی (رض) بخواهند که با کسی مانند یزید بیعت کند و او را به عنوان پیشوای مسلمانان بپذیرد و به مسلمانان بگوید که یزید سزاوارترین و محق‌ترین و تواناترین کس برای امر خلافت است. حسین (رض) نمی‌توانست به هیچ یک از خصلت‌های یزید دل خوش دارد، از این جهت تایید حکومت یزید پا گذاشتن روی عقاید و افکار خود اوست.

به علاوه امام حسین(علیه السّلام) به چند دلیل هرگز نمی‌توانست با یزید همکاری یا بیعت کند. اول اینکه بیعت با یزید پشت پا زدن به عقاید امیر مومنان و پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلّم) و نادیده گرفتن کوشش‌های آنان است، دوم اینکه بیعت با یزید به معنای تایید دشنام‌های یزید بر علی(علیه السّلام) و خاندانش است و سوم آنکه به علت حسن وفا و صدق باطنی که از او سراغ داریم هرگز راه بازگشتی در پیش نداشت. اگربا یزید بیعت می‌کرد، دیگر تا پایان عمر به او وفادار می‌ماند، چنانچه وقتی برادرش امام حسن (علیه السّلام) به عهدی که با معاویه کرده بود وفادار ماند. به ویژه آنگاه که از کاستی‌های بسیار یزید آگاه بود، کاستی‌هایی که حتی بهانه جویان را نیز به هر عهدشکنی و سر به شورش برداشتن کافی بود.

ازنظر عقاد،حسین(علیه السّلام) می‌دانست که مردم دین را بازیچه دنیایشان کرده بودند از این نظر با قیام خود در صدد مبارزه با چنین وضعی بر آمده بود. از این جهت از دیدگاه عقاد، قیام حسین(علیه السّلام) هم قیام علیه حاکمیت بنی امیه بود و هم علیه فرهنگ حاکم بر آن عصر، به این دلیل است که امام در صدد بر می‌آید تا هم حکومت جائر را سرنگون کند و هم فرهنگ مبتنی بر اسلام را حاکم گرداند. عقاد بر این باور است که حسین(علیه السّلام) با آگاهی و علم کامل حرکتش را آغاز کرد به این لحاظ درصدد برآمد تا جلو هرگونه بهانه تراشی را بگیرد تا امر برای مردم مشتبه نشود. او در ادامه با تاکید بر این که حسین (علیه السّلام) دلیل کافی برای قیام داشت، می‌نویسد: حسین(رض) که عزم خویش را برای مبارزه با یزید جزم کرده بود،باید قوی‌ترین دلیل را در دست می‌داشت و بر ضد دشمنان خویش باید استوارترین حجت را مهیا می‌ساخت تا با چنین دلایل و برهان‌های استواری اگر شکست می‌خورد و تلاشش به نتیجه نمی‌رسید نشانه درستی قصد و تصمیم آن حضرت باشد، آنگاه اگر پیروز می‌شد، با این پشتوانه در استوارترین جایگاه قرار می‌گرفت و اگر شکست می‌خورد باز با عنایت به آنچه گفته شد، دشمنانش بیشتر از هر زمانی مورد خشم قرار می‌گرفتند.

عباس محمود عقاد درتحلیل عاشورا به مساله قومیت و نوع تربیت دو خانواده بنی امیه و بنی هاشم تاکید می‌ورزد و بر اساس آن به قضاوت و داوری عاشورا می‌نشیند. اگر سخن عقاد را ناشی از موقعیت زمانی و مکانی در ارتباط با مساله تربیت، حمل نکنیم، حداقل می‌توان گفت که او ریشه‌های قیام عاشورا را در مقایسه تربیتی این دو خانواده می‌جوید و بر آن اعتقاد است که همین نوع تربیت و پرورش فردی افراد این دو خانواده باعث رویارویی تاریخی آنان با یکدیگر شده است و چاره‌ای جز وقوع حادثه عاشورا نبوده است. از نظر عقاد، امام حسین(علیه السّلام) و یزید نمونه کاملی از دو خانواده بودند با این اختلاف که حسین(علیه السّلام) واجد فضایل هاشمی بود ولی یزید حتی فاقد صفات مادی خوب اموی‌ها بود و همین عامل در واقع منجر به مبارزه دایمی بین این دو خانواده که در واقع مصادیق بارز حق و باطل در طول تاریخ بودند، شد. به اعتقاد عقاد این مبارزه از زمان ولادت عبد مناف و عبد الشمس پدید آمد و به تدریج در هر عرصه‌ای که امکان بروز می‌یافت، عینیت پیدا می‌کرد تا این که به عصر یزید رسید. در آن زمان، یزید از همان ابتدای کار، بنا را بر دشنام به علی(علیه السّلام) گذاشت و اگر حسین(علیه السّلام) بیعت می‌کرد ناچار بود وفا کند و این خود امضای این سنت سیئه بود و نسل به نسل مورد قبول واقع می‌شد. او همچنین معتقد است که حسین(علیه السّلام) دارای انگیزه‌ای کاملا الهی و معنوی برای نجات دین بود که نتایج مورد نظر نهضتش نیز به زودی به دست آمد به اینگونه که یزید، پس از چهار سال در کمال ذلت مرد، عاملان فاجعه عاشورا به سزای اعمالشان رسیدند و سلسله بنی امیه نیز در مدت اندکی سقوط کرد. عقاد اعتقاد دارد که مبارزه میان بنی‌امیه و بنی هاشم همچنان ادامه یافت تا به محل افتراقی رسید که هیچ گونه توصیفی در پیوند میان آن دو وجود نداشت و این مبارزه هیچ وقت قطع نشده و نسل به نسل ادامه یافته است. به هرحال عباس محمود عقاد، حرکت امام حسین(علیه السّلام) را یک قیام اصلاحی غیرقابل اجتناب در مورد حکومت اسلامی دانسته و حرکت فرزند پیغمبر را تا سرحد اعجاب تقدیس کرده است. عباس محمود عقاد ضمن تمجید از قیام عاشورا در کتاب خود"ابوالشهدا حسین بن علی" به‌بررسی قیام امام حسین(رض) ازدو زاویه، یعنی هم از نظر انگیزه‌ها و هم از نظر نتایج می‌پردازد و در هر دو مورد حکم او مثبت است.

به نقل از پایگاه مطالعات شیعه شناسی برگرفته از http://www.fetrat.com/WFM_Readable.aspx?FLD_ID=56

بیاد حضرت ابوالفضل علیه السلام کپی از : http://group.google.com/group/mah14/files

 

کلیک کنید : دانلود نوحه  عربی فارسی اجراشده در کربلای معلا >>>از سایت

http://1122.ir/irann/content/view/553/45/

 

روی لینک زیر کلیک راست نموده و گزینه save target as… را انتخاب نمایید.

 لینک ۱:

دانلود از سرور اول 1122 دانلود فایل صوتی نوحه عربی فارسی نزار القطری اجراشده در کربلای معلا / اندازه فایل  1699 کیلوبایت / قالب فایل mp3 24000 32kbps mono  / مدت زمان :7 دقیقه و 4 ثانیه

  لینک ۲:

دانلود از سرور دوم 1122 دانلود فایل صوتی نوحه عربی فارسی نزار القطری اجراشده در کربلای معلا / اندازه فایل  1699 کیلوبایت / قالب فایل mp3 24000 32kbps mono  / مدت زمان :7 دقیقه و 4 ثانیه

 

دانلود "شیعتی" با صدای امیرحسین مدرس

  برای دانلود روی لینک زیر کلیک راست مکئه و گرینه save target as… را انتخاب کنید، لطفاً

لینک ۱ : 

دانلود نوحه باصدای امیر حسین مدرس دانلود "شیعتی" با صدای امیرحسین مدرس و موسیقی و تنظیم حمیدصدری

اندازه فایل 1290 کیلوبایت / قالب فایل mp3 24000 32kbps mono / مدت زمان 5 دقیقه و 22 ثانیه

 لینک ۲ :

Image دانلود "شیعتی" با صدای امیرحسین مدرس و موسیقی و تنظیم حمیدصدری

اندازه فایل 1290 کیلوبایت / قالب فایل mp3 24000 32kbps mono / مدت زمان 5 دقیقه و 22 ثانیه

 

کلیک کنید : متن شعر همین نوحه + کمی هم درباره نوچه خوانی های امروز پایتخت

 

زیارت عاشورا

بسم رب الشهدا و الصدیقین
زیارت عاشورا

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ

سلام بر تو اى ابا عبداللّه سلام بر تو اى فرزند

رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللَّهِ وَابْنَ خِیَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا

رسول خدا سلام بر تو اى برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش سلام بر تو اى

بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَةَ

فرزند امیر مؤ منان و فرزند آقاى اوصیاء سلام بر تو اى فرزند فاطمه

سَیِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ

بانوى زنان جهانیان سلام بر تو اى که خدا خونخواهیش کندو فرزند چنین کسى و اى کشته اى که انتقام

الْمَوْتُورَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکُمْ

کشته گانت نگرفتى سلام بر تو و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر شما همگى از جانب

مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ

من سلام خدا باد همیشه تا من برجایم و برجا است شب و روز اى ابا عبداللّه

لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَجَلَّتْ وَعَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَعَلى

براستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظیم گشت مصیبت تو بر ما و بر

جَمیعِ اَهْلِالاِْسْلامِ وَجَلَّتْ وَعَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِى السَّمواتِ عَلى

همه اهل اسلام و گران و عظیم گشت مصیبت تو در آسمانها بر

جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ

همه اهل آسمانها پس خدا لعنت کند مردمى را که ریختند شالوده ستم و بیدادگرى

عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ وَاَزالَتْکُمْ عَنْ

را بر شما خاندان و خدا لعنت کند مردمى را که کنار زدند شما را از مقام مخصوصتان و دور کردند شما را از

مَراتِبِکُمُ الَّتى رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فیها وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ وَلَعَنَ اللَّهُ

آن مرتبه هائى که خداوند آن رتبه ها را به شما داده بود و خدا لعنت کند مردمى که شما را کشتند و خدا لعنت کند

الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ

آنانکه تهیه اسباب کردند براى کشندگان شما تا آنها توانستند با شما بجنگند بیزارى جویم بسوى خدا و بسوى شما

وَمِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ وَاَوْلِیاَّئِهِم یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ

از ایشان و از پیروان و دنبال روندگانشان و دوستانشان اى اباعبداللّه من تسلیمم و در صلحم

سالَمَکُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ وَلَعَنَ اللَّهُ آلَ زِیادٍ

با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است تا روز قیامت و خدا لعنت کند خاندان زیاد

وَآلَ مَرْوانَ وَلَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَیَّةَ قاطِبَةً وَلَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ وَلَعَنَ

و خاندان مروان را و خدا لعنت کند بنى امیه را همگى و خدا لعنت کند فرزند مرجانه (ابن زیاد) را و

اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَلَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَاَلْجَمَتْ

خدا لعنت کند عمر بن سعد را و خدا لعنت کند شمر را و خدا لعنت کند مردمى را که اسبها را زین کردند و دهنه زدند

وَتَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِکَ فَاَسْئَلُ اللَّهَ

و به راه افتادند براى پیکار با تو پدر و مادرم بفدایت که براستى بزرگ شد مصیبت تو بر من پس مى خواهم از

الَّذى اَکْرَمَ مَقامَکَ وَاَکْرَمَنى بِکَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمامٍ

آن خدائى که گرامى داشت مقام تو را و گرامى داشت مرا بخاطر تو که روزیم گرداند خونخواهى تو را در رکاب آن امام

مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى

یارى شده از خاندان محمد صلى اللّه علیه و آله خدایا قرار ده مرا

عِنْدَکَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ یا اَبا

نزد خودت آبرومند بوسیله حسین علیه السلام در دنیا و آخرت اى ابا

عَبْدِاللَّهِ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللَّهِ وَاِلى رَسُولِهِ وَاِلى امیرِالْمُؤْمِنینَ وَ اِلى فاطِمَةَ

عبداللّه من تقرب جویم به درگاه خدا و پیشگاه رسولش و امیرالمؤ منین و فاطمه

وَاِلَى الْحَسَنِ وَاِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ وَبِالْبَراَّئَةِ [مِمَّنْ قاتَلَکَ وَ

و حسن و شما بوسیله دوستى تو و بوسیله بیزارى از کسى که با تو مقاتله کرد و

نَصَبَ لَکَ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرائَةِ مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ

جنگ با تو را برپا کرد و به بیزارى جستن از کسى که شالوده ستم و ظلم

عَلَیْکُمْ وَاَبْرَءُ اِلَى اللّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ] مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِکَ وَبَنى

بر شما را ریخت و بیزارى جویم بسوى خدا و بسوى رسولش از کسى که پى ریزى کرد شالوده این کار را و پایه گذارى کرد

عَلَیْهِ بُنْیانَهُ وَجَرى فى ظُلْمِهِ وَجَوْرِهِ عَلَیْکُمْ وَعلى اَشْیاعِکُمْ بَرِئْتُ

بر آن بنیانش را و دنبال کرد ستم و ظلمش را بر شما و بر پیروان شما بیزارى جویم

اِلَى اللَّهِ وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَاَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ ثُمَّ اِلَیْکُمْ بِمُوالاتِکُمْ وَمُوالاةِ

بدرگاه خدا و به پیشگاه شما از ایشان و تقرب جویم بسوى خدا سپس بشما بوسیله دوستیتان و دوستى

وَلِیِّکُمْ وَبِالْبَر آئَةِ مِنْ اَعْداَّئِکُمْ وَالنّاصِبینَ لَکُمُ الْحَرْبَ وَبِالْبَر آئَةِ

دوستان شماو به بیزارى از دشمنانتان و برپا کنندگان (و آتش افروزان ) جنگ با شما و به بیزارى

مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ

از یاران و پیروانشان من در صلح و سازشم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با کسى که با شما

حارَبَکُمْ وَوَلِىُّ لِمَنْ والاکُمْ وَعَدُوُّ لِمَنْ عاداکُمْ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى

در جنگ است و دوستم با کسى که شما را دوست دارد و دشمنم با کسى که شما را دشمن دارد و درخواست کنم از خدائى که

اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِکُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِیاَّئِکُمْ وَرَزَقَنِى الْبَراَّئَةَ مِنْ اَعْداَّئِکُمْ

مرا گرامى داشت بوسیله معرفت شما و معرفت دوستانتان و روزیم کند بیزارى جستن از دشمنانتان را

اَنْ یَجْعَلَنى مَعَکُمْ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَاَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَکُمْ قَدَمَ

به اینکه قرار دهد مرا با شما در دنیا و آخرت و پابرجا دارد براى من در پیش شما گام

صِدْقٍ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَاَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ

راست و درستى (و ثبات قدمى ) در دنیا و آخرت و از او خواهم که برساند مرا به مقام پسندیده شما

عِنْدَ اللَّهِ وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَاِمامٍ هُدىً ظاهِرٍ ناطِقٍ [بِالْحَقِّ]

در پیش خدا و روزیم کند خونخواهى شما را با امام راهنماى آشکار گویاى [به حق ]

مِنْکُمْ وَاَسْئَلُ اللَّهَ بِحَقِّکُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَکُمْ عِنْدَهُ اَنْ یُعْطِیَنى

که از شما (خاندان ) است و از خدا خواهم به حق شما و بدان منزلتى که شما نزد او دارید که عطا کند

بِمُصابى بِکُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصاباً بِمُصیبَتِهِ مُصیبَةً ما اَعْظَمَها

به من بوسیله مصیبتى که از ناحیه شما به من رسیده بهترین پاداشى را که مى دهد به یک مصیبت زده از مصیبتى که دیده براستى چه

وَاَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِى الاِْسْلامِ وَفى جَمیعِ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ اَللّهُمَّ

مصیبت بزرگى و چه داغ گرانى بود در اسلام و در تمام آسمانها و زمین خدایا

اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ

چنانم کن در اینجا که ایستاده ام از کسانى باشم که برسد بدو از ناحیه تو درود و رحمت و آمرزشى

اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَمَماتى مَماتَ

خدایا قرار ده زندگیم را زندگى محمد و آل محمد و مرگم را مرگ

مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَللّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ وَابْنُ آکِلَةِ

محمد و آل محمد خدایا این روز روزى است که مبارک و میمون دانستند آنرا بنى امیه و پسر آن زن

الاَْکبادِ اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ عَلى لِسانِکَ وَلِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ

جگرخوار (معاویه ) آن ملعون پسر ملعون (که لعن شده ) بر زبان تو و زبان پیامبرت که درود خدا بر او

وَآلِهِ فى کُلِّ مَوْطِنٍ وَمَوْقِفٍ وَقَفَ فیهِ نَبِیُّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ

و آلش باد در هر جا و هر مکانى که توقف کرد در آن مکان پیامبرت صلى اللّه علیه و آله

اَللّهُمَّ الْعَنْ اَبا سُفْیانَ وَمُعوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ عَلَیْهِمْ مِنْکَ

خدایا لعنت کن ابوسفیان و معاویه و یزید بن معاویه را که لعنت بر

اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدینَ وَهذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَآلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ

ایشان باد از جانب تو براى همیشه و این روز روزى است که شادمان شدند به این روز دودمان زیاد و دودمان مروان بخاطر کشتنشان

الْحُسَیْنَ صَلَواتُاللَّهِ عَلَیْهِ اَللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَالْعَذابَ

حضرت حسین صلوات اللّه علیه را خدایا پس چندین برابر کن بر آنها لعنت خود

[الاَْلیمَ] اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ فى هذَاالْیَوْمِ وَفى مَوْقِفى هذا

و عذاب دردناک را خدایا من تقرب جویم بسوى تو در این روز و در این جائى که هستم

وَاَیّامِ حَیوتى بِالْبَراَّئَهِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ وَبِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّکَ وَآلِ

و در تمام دوران زندگیم به بیزارى جستن از اینها و لعنت فرستادن بر ایشان و بوسیله دوست داشتن پیامبرت و خاندان

نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ # پس مى گوئى صد مرتبه : اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ

پیامبرت که بر او و بر ایشان سلام باد * * * * * * * * * * * خدایا لعنت کن نخستین

ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ اَللّهُمَّ

ستمگرى را که بزور گرفت حق محمد و آل محمد را و آخرین کسى که او را در این زور و ستم پیروى کرد خدایا

الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَشایَعَتْ وَبایَعَتْ وَتابَعَتْ

لعنت کن بر گروهى که پیکار کردند با حسین علیه السلام و همراهى کردند و پیمان بستند و از هم پیروى کردند

عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً پس مى گوئى صد مرتبه : اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

براى کشتن آن حضرت خدایا لعنت کن همه آنها را * * * * * * * * * سلام بر تو اى

اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ

ابا عبداللّه و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر تو از جانب من سلام خدا باد

[اَبَداً] ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى

همیشه تا من زنده ام و برپا است شب و روز و قرار ندهد این زیارت را خداوند آخرین بار

لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلى

زیارت من از شما سلام بر حسین و بر على بن الحسین و بر

اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ # پس مى گوئى : اَللّهُمَّ خُصَّ

فرزندان حسین و بر اصحاب و یاران حسین * * * * * * خدایا مخصوص گردان

اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَالرّابِعَ

نخستین ستمگر را به لعنت من و آغاز کن بدان لعن اولى را و سپس دومى و سومى و چهارمى را

اَللّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً وَالْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَابْنَ مَرْجانَةَ

خدایا لعنت کن یزید را در مرتبه پنجم و لعنت کن عبیداللّه پسر زیاد و پسر مرجانه را

وَعُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَشِمْراً وَآلَ اَبى سُفْیانَ وَآلَ زِیادٍ وَآلَ مَرْوانَ اِلى

و عمر بن سعد و شمر و دودمان ابوسفیان و دودمان زیاد و دودمان مروان را تا

یَوْمِ الْقِیمَةِ پس به سجده مى روى ومى گوئى : اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ

روز قیامت * * * * * * * * * * * * * خدایا مخصوص تو است ستایش

الشّاکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِمْ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتى اَللّهُمَّ

سپاسگزاران تو بر مصیبت زدگى آنها، ستایش خداى را بر بزرگى مصیبتم خدایا

ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ

روزیم گردان شفاعت حسین علیه السلام را در روز ورود (به صحراى قیامت ) و ثابت بدار گام راستیم را در نزد خودت

مَعَ الْحُسَیْنِ وَاَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ

با حسین علیه السلام و یاران حسین آنانکه بى دریغ دادند جان خود را در راه حسین

عَلَیْهِالسَّلامُ

علیه السلام * * * * * *

http://www.ghadeer.org/index.html

جهت‌گیری در عزاداری‌های امام حسین‌(ره) باید به سوی تحکیم ایمان و روح تدین در مردم، آگاهی‌بخشی، گسترش روح شجاعت و غیرت دینی و جلوگیری از بی‌تفاوتی مردم باشد و این معنای واقعی بزرگداشت قیام امام حسین(ع) است.

                                                                 ( بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی 19/10/86)

 

سین‌(ره) باید به سوی تحکیم ایمان و روح تدین در مردم، آگاهی‌بخشی، گسترش روح شجاعت و غیرت دینی و جلوگیری از بی‌تفاوتی مردم باشد و این معنای واقعی بزرگداشت قیام امام حسین(ع) است. ( بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی 19/10/86)

 

یا حسین علیه السلام

السلام علیک یا صریع الدمعة العبری ، السلام علیک یا مذیبَ الکبدِ الحری ،                               ای حسین ، ای زاده زهرا سلام الله علیها ، ای سید و سرورجوانان بهشت ، ای پور مرتضی ، ای نور دیده و سبط پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ، ای حجت خدا بر خلق ، ای بزرگ آمر به معروف و ناهی از منکر، ای کاروان سالار عشق و ایثار ، ای احیاگر قرآن و اسلام ، ای رسواکننده ظالمان و جباران و خدا ستیزان در طول تاریخ ، ای حسین ، ای سرو سرافراز آزادی و آزاد اندیشی ، ای معلم آزادی ، ای راهنمای ایمان ، ای جرعه نوش جام یزدان ، ای حسین ای خون یزدان  واژگان در چکامه شور وصفت تو و صبر تو نا توانند .  

ای حجت خدا ای حسین ، در دشت عرفات چه خوانده ای که که سنگهای جبل الرحمه هنوز از گریه هایت نالانند .                                                                                                        براستی که باید مناجات  وعشق و ایثار و صمیمیت  را از تو آموخت و عبودیت و بندگی را نیز از تو و خدا را باید از دعای عرفه ات شناخت . ای حسین ، چه گفتی ، چه خواندی ، که هنوز لذت عرفانت در یهنه دشت عرفات محسوس است وعرفات از نام تو عرفان دارد و فضای آن از یاد تو عطر آگین است . ای امام رحمت ای حجت خدا هرساله در ایران اسلامی عاشقانت در روز عرفه با قرائت دعای عرفه ات به یاد مصایب تو و یاران با وفایت اشک می ریزند ، از اعیاد قربان و غدیر مراسم سوگواریت در ماه محرم و قربانگاه یارانت در عاشورا و کربلا راتدارک  می بینند  واز درگاه خداوند منان ظهور و حضورفرزند عزیزت حضرت امام مهدی عج  منتقم خونت و خون شهیدان را طلب می کنند .

اماما  ، ایام ماه محرم که میشود شیعیانت در ایران اسلامی و دیگر بلاد اسلامی با بر پائی مراسم عزاداری می پردازند . اماما ایام سوگواری عاشورایت ،  شهادت یاران ، فرزندانت و برادربا وفایت حضرت ابوالفضل را به پیشگاه حضرت ولی عصر عج  و بهمه شیعیان و دوستارانت و به همه آزاد اندیشان خداجوی تسلیت عرض می نمایم .و عرضه می دارم اللهم عجل لولیک الفرج والنصر                                                                                                                                                             

 

روز غدیر خم روز ولایت و امامت و روز کامل شدن اسلام

                            

 

 یوم الله روز غدیر ، روز تکمیل دین ، روز نا امیدی منافقان و کافران ، روز اعلام وصایت ، روز ولایت و امامت امیر مومنان حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام و ائمه معصومین علیهم السلام را به پیشگاه مقدس آخرین حجة خدا بر روی زمین ، آخرین وارث غدیر و انبیاء و عاشورا ، موعود ملل ، عدالتگستر جهان   ، رهبر و امام ِحکوکت  واحد جهانی اسلام حضرت امام مهدی روحی فداه  و بهمه خداجویان عدالتخواه  ، ولایتمداران غدیرباور عاشورایی متنظر و نگاهبانان همیشه بیدار حماسه ولایت و امامت در طول تاریخ  تبریک و تهنیت عرض می نمایم و به برکت و یمن این روز خجسته از درگاه قادر منان حضور و ظهور آن امام غایب از نظر را مسئلت می دارم . در صورت تمایل نظر عزیان را به  عنوان : امامت در حدیث غدیر اثر جناب اقای غلامرضا کاردان  که از سلیت   (http://www.hawzah.net/Per/vigenam/ghadir/farsi/be/be4.htm) کپی شده است جلب نموده و التماس دعا دارد .  اللهم عجل لولیک الفرج والنصر .

 غدیر سال 1428 ، دیماه 1386 مرودشت ، جلیل محمودی

 امامت در حدیث غدیر

برگرفته از سایت :  (http://www.hawzah.net/Per/vigenam/ghadir/farsi/be/be4.htm)

 

امامت در حدیث غدیر   

پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم پس از فراغت از انجام مناسک حج در بازگشت از حجة الوداع،هنگامى که به غدیر خم رسیدند بر اساس فرمان خداوند و نزول آیه‏یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک (1) :اى پیامبر آنچه را که بسویت از جانب پروردگارت نازل شده است تبلیغ نما،مسلمانان را فرمان دادند تا متوقف شوند.در آن موقعیت که هوا بسیار گرم بود و براى مسلمانان که با آن حضرت حج بجا آورده بودند و براى بازگشت به محل خویش شتاب زده بودند این سؤال مطرح بود که چه حادثه‏یى باعث شده که پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم مسلمانان را متوقف سازد؟

پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم در آنجا خطبه‏اى خواندند و از مسلمانان سؤال کردند (2) :الست اولى بالمؤمنین من انفسهم؟(یا الست اولى بکم من انفسکم؟)آیا من از مؤمنان نسبت به خود آنان اولى نیستم؟(یا آیا من از خود شما به شما سزاوارتر نیستم؟)همه گفتند:چرا یا رسول الله.فرمود:«من کنت مولاه فعلى مولاه»کسى که من مولاى او هستم(اولى بنفس و صاحب اختیار او مى‏باشم)على نیز چنین است سپس دعا فرمود:خداوندا دوست بدار هر که على را دوست بدارد و دشمن بدار هر که على را دشمن بدارد و یارى کن هر که على را یارى کند و واگذار هر کس على را واگذارد (3) ،و آیه:الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا:امروز دین شما را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و راضى شدم که اسلام دین شما باشد در آنجا نازل گردید (4) .

مسلمانان با على علیه السلام بیعت کردند و این مقام و منصب جدید را به آن حضرت تهنیت و تبریک گفتند و عمر بن الخطاب از اول کسانى بود که به آن بزرگوار تهنیت و تبریک گفت (5) .

در بسیارى از طرق حدیث غدیر این مضامین هم آمده که من در آینده نزدیکى از میان شما رخت بر مى‏بندم،ولى دو عنصر گرانقدر در میان شما مى‏گذارم:یکى قرآن و دیگر عترتم که اهل بیت من مى‏باشند.تا آن هنگام که به آن دو تمسک نمائید گمراه نخواهید شد.آن دو از یکدیگر جدا نمى‏شوند تا(روز قیامت که)در کنار حوض بر من وارد شوند (6) .

اعتبار حدیث غدیر

حدیث غدیر از نظر سند قابل مناقشه نیست و از احادیث متواتر است،بلکه داراى تواترى در حد بالا است به گونه‏یى که متجاوز از 100 تن از صحابه آن را روایت کرده‏اند.علامه امینى در جلد اول کتاب ارزشمند«الغدیر»110 تن از صحابه را نام برده (7) و مدارک و منابع آن را از اهل سنت آورده است و 84 تن از تابعین (8) و 360 تن از علماء و راویانى که طى قرنها این حدیث را روایت کردند نیز در همان کتاب ذکر کرده است (9) و دانشمندانى طرق حدیث غدیر را در کتابهاى مستقلى آورده‏اند از جمله طبرى (10) و ابن عقده (11) که هر کدام کتاب مستقلى در این زمینه تألیف کردند.مؤلف کتاب ینابیع المودة نقل مى‏کند از امام الحرمین ابى المعالى جوینى استاد غزالى که مى‏گوید:در یک مغازه صحافى کتابى در دست صحافى بود که روى آن نوشته بود المجلد الثامن و العشرون فى طرق حدیث الغدیر و یتلوه المجلد التاسع و العشرون یعنى جلد 28 در طرق حدیث غدیر و بدنبال آن جلد 29 خواهد آمد (12) .

بنابراین این حدیث قطعى‏ترین حدیث یا از قطعى‏ترین احادیث پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به شمار مى‏آید.

دلالت حدیث نیز بر امامت على علیه السلام روشن مى‏باشد زیرا کلمه مولى چه از نظر معناى وضعى انحصارا بمعنى اولى باشد یا اولى یکى از معانى آن باشد که در جاى خود مفصل بحث شده است (13) در این حدیث شریف مولى قطعا به معنى اولى است(کسى که از هر جهت اولى به تصرف در امور انسان است).این مطلب با توجه به قرائن بسیار واضح و روشن است که قسمتى از آن قرائن یادآورى مى‏شود:

قرینه اول:قبل از جمله:«من کنت مولاه فعلى مولاه»پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم از مسلمانان اعتراف گرفتند که:«الست اولى بکم من انفسکم؟» (14) آیا من از خود شما به شما اولى و سزاوارتر نیستم؟قالوا:بلىـگفتند:چرا.این مضمون که در جمله«الست اولى بکم»نسبت به آن اعتراف گرفته شده است همان است که در آیه کریمه:النبى اولى بالمؤمنین من انفسهم (15) پیامبر از مؤمنان به خود آنان اولى(و سزاوارتر)است وجود دارد.در این جمله ولایت و سرپرستى و صاحب اختیارى پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم بنحو گسترده‏یى بیان شده است زیرا اولویت و سزاوارتر بودن کسى از خود انسان بطور مطلق معنایش این است که هر گونه تصرفى که خود انسان در مورد خودش مى‏تواند انجام دهد و هر فعلى که صلاحیت دارد که متعلق این اولویت در مورد خود انسان باشد جمله مذکور آن را براى پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم بطور مطلق ثابت مى‏کند.

مفسران (16) از این جمله آیه کریمه استفاده کردند که انسان باید پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم را از خودش بیشتر دوست بدارد و حکم آن حضرت را از اراده و خواست خود در وجود خویش نافذتر بداند.پس از این که آن حضرت این اعتراف را از مسلمانان مى‏گیرد،مى‏فرماید:من کنت مولاه فعلى مولاه،در این جمله همان اولویت را که از آیه مذکور استفاده شد براى على علیه السلام نیز قرار مى‏دهد و نمى‏تواند در این جمله مولى به معناى دیگر غیر از اولى باشد که در این صورت انسجام و تناسب دو جمله قطعات بهم خواهد خورد.با این وصف دلالت این جمله بر این که آن حضرت مانند پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم از هر مؤمنى به خود او اولى و سزاوارتر است ثابت و واضح است.

اشکال فخر رازى و پاسخ آن

یادآورى این نکته لازم است که فخر رازى اشکالى ذکر کرده که مولى به معنى اولى نمى‏تواند باشد زیرا اولى افعل تفضیل است و با من بکار مى‏رود.مثلا گفته مى‏شود زید اولى من عمرو،ولى در مورد مولى آوردن من پس از آن صحیح نیست و گفته نمى‏شود زید مولى من عمرو.

این اشکال از ناحیه خود علماى اهل سنت پاسخ داده شده است.به شرح مقاصد تفتازانى (17) مراجعه شود.بیان تفتازانى این است که اگر مولى وصف و به معنى اولى باشد اشکال مذکور وارد است ولى مولى اسم و به معناى اولى است مانند اسماء افعال که معانى آنها فعل مى‏باشند و اصطلاحا آنها را اسماء افعال مى‏گویند با این وصف،دیگر جایى براى آن اشکال باقى نمى‏ماند .

قرینه دوم:آن حضرت پس از جمله مذکور دعا کردند و فرمودند:اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله (که این جمله به طرق متعدد و با سند صحیح روایت شده است) (18) :

خدایا دوست بدار هر که او را(على را)دوست بدارد و دشمن بدار هر که او را دشمن بدارد و یارى کن هر که او را یارى کند و واگذار هر که او را واگذارد.

اگر على علیه السلام به عنوان یک مؤمن درباره‏اش این دعا مطرح است و ویژگى خاصى مانند ولایت و سرپرستى براى وى مطرح نیست چه معنى دارد که درباره محبت او تأکید کنند به گونه‏یى که دوستى و دشمنى او دوستى و دشمنى خداوند را در پى داشته باشد.وانگهى این چیزى است که از دین واضح و روشن است که هر مؤمنى را باید دوست داشت و از دشمنى وى بر حذر بود و اگر آن حضرت داراى ویژگى خاصى است آن ویژگى چیزى جز امامت و رهبرى نمى‏تواند باشد .علاوه مسئله یارى کردن و دست از یارى برداشتن براى یک مسلمان معمولى مطرح نیست،معلوم است که على علیه السلام در سمتى و منصبى قرار گرفته است که مسلمانان باید وى را دوست بدارند و او را یارى کنند و تنها در این صورت است که دوستى او دوستى خدا و دشمنى او دشمنى خدا و یارى وى یارى خدا و خذلان وى خذلان خدا را بدنبال خواهد داشت.

با این توضیح پاسخ از،اشکال دیگر اهل سنت نیز روشن مى‏شود که جمله«اللهم و ال من والاه»را قرینه گرفته‏اند که مولى به معنى دوست است در حالى که قرینه بودن این جمله براى زعامت و سرپرستى آن حضرت روشن‏تر است.

قرینه سوم:آن جمعیت سنگین که تا حدود 120 هزار نفر (19) در کتابها ذکر شده و در صحنه غدیر حضور داشتند،چگونه پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم آنان را در آن صحراى گرم و سوزان متوقف مى‏سازد و این شرایط ویژه را فراهم مى‏آورد و تنها این مطلب را متذکر مى‏شود که اى مسلمانان هر که من دوست و یا ناصر و یاور او هستم على دوست و ناصر او است!آیا این با حکمت آن حضرت سازگار است و آیا عقل چنین چیزى را تجویز مى‏کند؟!!

یادآورى این نکته لازم است که در برخى از کتب اهل سنت آمده که این جمله را پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم بخاطر آن فرمودند که برخى از مسلمانان در سفرى که با على علیه السلام بودند از آن حضرت ناراحتى پیدا کرده بودند به گونه‏یى که به خود آن حضرت درباره او شکایت کردند.پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم این وضعیت را بخاطر آن مطلب بوجود آوردند که مسلمانان درباره على علیه السلام بدبین و ناراحت نباشند.

پاسخ این مطلب روشن است،زیرا:

اولا:ناراحتى چند نفر که در قضیه‏یى از على علیه السلام ناراحت شدند دلیل نمى‏شود که آن حضرت آن جمعیت سنگین را بخاطر آن چند نفر متوقف سازند.

ثانیا:حضرت درباره آن مسئله شخصى هیچ تعرضى در آن صحنه ننمودند و اگر این اجتماع تنها در آن رابطه بود شایسته بود آن مسئله را در آنجا مطرح فرمایند.

ثالثا:به فرض این که آن مسئله هم در کار باشد،انگیزه این اجتماع انگیزه خاصى بود که خود پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم آن را یادآور شدند و آن امامت على علیه السلام بود و قرینیت قرائن و صراحت آنها به گونه‏یى است که آن مطلب بر فرض وجود آن به هیچ وجه مضر نیست،اگر مؤکد امامت آن حضرت نباشد.و همگان از این بیانات دریافتند که على علیه السلام شخصیت عادى و معمولى نیست،بلکه او یک رهبر است و مى‏بایست در رفتار و عملکرد و سلوکشان با وى این مطلب را در نظر داشته باشند.

قرینه چهارم:فهم معناى امامت و رهبرى از جمله مذکور و برداشت آن توسط حاضران و غیر آنان بود تا آنجا که این برداشت در اشعار و ادبیات طى قرنها آمده و در کتابها ذکر شده است .علامه امینى کتاب الغدیر را بر اساس همین محور تألیف کرده است،یعنى اشعار شعرایى که درباره غدیر شعر گفته‏اند و مسئله امامت و رهبرى على علیه السلام را در اشعار خویش آورده‏اند در رأس آنان خود على علیه السلام و پس از آن حضرت،حسان بن ثابت و عمرو بن عاص و قیس بن سعد بن عباده و دیگر شاعران که در طول قرنها این معنى را از جمله مذکور استفاده کرده‏اند (20) مطرح کرده است.

قرینه پنجم:تبریک و تهنیت از ناحیه مسلمانان چه اینکه اگر آن حضرت منصب و سمت جدیدى پیدا نکرده بود و تنها تاکید و یادآورى لزوم محبت و نصرت آن حضرت مطرح بود این مطلب شایسته تبریک و تهنیت نبود.

قرینه ششم:در عبارت تهنیت عمر بن الخطاب (21) ذکر شده است:«اصبحت مولاى و مولى کل مؤمن و مؤمنة»تو مولاى من و مولاى هر مؤمن و مؤمنین گردیدى و این حاکى است از منصبى که آن حضرت قبلا نداشته و بعد آنرا پیدا کرده است.

قرینه هفتم:حدیث ثقلین در بسیارى از طرق همراه حدیث غدیر است چنانکه گفته شد و این حدیث به وضوح تمسک به اهل بیت و على علیه السلام را بطور مطلق بر مردم لازم مى‏سازد و اهل بیت را ملازم با قرآن یادآور مى‏شود و این با زعامت و رهبرى مناسبت دارد.

پى‏نوشتها:

1) کتاب الولایة فی طرق حدیث الغدیر للطبرى(الغدیر،ج 1،ص 215 نقلا عن ضیاء العالمین)،الدر المنثور:3/117 دار الفکر،اسباب النزول:ص 135 انتشارات الشریف الرضى.تاریخ مدینة دمشق :ج 42 ص 237 دار الفکر بیروت.

2) مجمع الزوائد:ج 9 ص 129،130،131،134 دار الفکر،تاریخ مدینة دمشق:ج 42 ص 205 234 دار الفکر،بیروت.

3) مجمع الزوائد:ج 9،ص 130،تاریخ مدینة دمشق:ج 42 ص 207،208،210،212،219،230،دار الفکر،بیروت .البدایة و النهایة:ج 5 ص 185 و ج 7 ص 360 دار الکتب العلمیة.

4) تاریخ بغداد:ج 8،ص 290،دار الفکر.

5) تاریخ بغداد:ج 8،ص 290،دار الفکر.

6) مجمع الزوائد:ج 9،ص 258 و 259 دار الفکر،تاریخ دمشق:ج 42 ص 219 دار الفکر،البدایة و النهایة:ج 5،ص 184 دار الکتب العلمیة.

7) الغدیر:ج 1،ص 60 دار الکتاب العربى بیروت.

8) الغدیر:ج 1،ص 72 دار الکتاب العربى بیروت.

9) الغدیر:ج 1،ص 151 دار الکتاب العربى بیروت.

10) البدایة و النهایة:ج 5،ص 186 دار الکتب العلمیة،تهذیب التهذیب:ج 7،ص 297 دار الفکر .

11) تهذیب التهذیب:ج 7،ص 297 دار الفکر.

12) ینابیع المودة:ص .36

13) الغدیر:ج 1،ص .344 350

14) به ص 17 مراجعه شود.

15) سورة الاحزاب:آیه .6

16) الکشاف:ج 3،ص 227 محاسن التاویل:ج 13،ص 227 البحر المحیط:ج 7،ص 212 روح المعانى :ج 22،ص .150

17) شرح المقاصد:5/273 منشورات الشریف الرضى ایران قم.

18) البدایة و النهایة 5/184 188 دار الکتب العلمیة،مجمع الزوائد 9/104 108.براى آگاهى از مدارک قرائن مذکور در حدیث به ص 17 و 18 مراجعه شود.

19) السیرة الحلبیة:ج 3،ص .308

20) الغدیر:ج 1،ص 340 342،ج 2 ص 34 و 67 و 114 و 180 و 213

21) تاریخ بغداد:ج 8،ص 290،دار الفکر.

امامت در حدیث غدیر، ثقلین، منزلت ص 17(غلامرضا کاردان )

 

دانلود نوحه انا مظلوم حسین و انا محروم حسین(متن و صوت )

روی لینک زیر کلیک راست نموده و گزینه save target as… را انتخاب نمایید.

 لینک ۱:

دانلود از سرور اول 1122 دانلود فایل صوتی نوحه عربی فارسی نزار القطری اجراشده در کربلای معلا / اندازه فایل  1699 کیلوبایت / قالب فایل mp3 24000 32kbps mono  / مدت زمان :7 دقیقه و 4 ثانیه

 

 لینک ۲:

دانلود از سرور دوم 1122 دانلود فایل صوتی نوحه عربی فارسی نزار القطری اجراشده در کربلای معلا / اندازه فایل  1699 کیلوبایت / قالب فایل mp3 24000 32kbps mono  / مدت زمان :7 دقیقه و 4 ثانیه

 

دانلود "شیعتی" با صدای امیرحسین مدرس

 

برای دانلود روی لینک زیر کلیک راست مکئه و گرینه save target as… را انتخاب کنید، لطفاً

لینک ۱ : 

دانلود نوحه باصدای امیر حسین مدرس دانلود "شیعتی" با صدای امیرحسین مدرس و موسیقی و تنظیم حمیدصدری

اندازه فایل 1290 کیلوبایت / قالب فایل mp3 24000 32kbps mono / مدت زمان 5 دقیقه و 22 ثانیه

 

لینک ۲ :

Image دانلود "شیعتی" با صدای امیرحسین مدرس و موسیقی و تنظیم حمیدصدری

اندازه فایل 1290 کیلوبایت / قالب فایل mp3 24000 32kbps mono / مدت زمان 5 دقیقه و 22 ثانیه