ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 |
باسمه تعالی
آنچه در ذیل مطالعه میفرمائید بمناسبت بیداری اسلامی در جهان اسلام و بیداری جهانی در اروپا و آمریکا از سایت حضرت امام خمینی (قدس سره ) آورده شده است وبه یقین می تواند گفت که نقش حضرت امام راحل و پیروزی انقلاب اسلامی در این بیداری اظهر من الشمس است و غیر قابل انکار .اللهم عجل لولیک الفرج والنصر
صبح پیروزی نزدیک است
رهنمودها و هشدارهای آگاهی بخش و حرکت زای امام خمینی (ره) خطاب به ملل مسلمان منطقه
اشاره
آنچه امروز در منطقه میگذرد و ملتهای مسلمان را در برابر دولتهای مدعی اسلام و در عین حال در تقابل با اسلام، قرار داده است، نتیجه عمل نکردن دولتها به هشدارها و راهحلهای حضرت امام خمینی (ره) و عمل کردن ملتها به فریادهای بیداری و حرکت و قیام است که از گلوی آن رهبر بزرگ الهی برآمد و بالاخره بر گوش جان ملل مسلمان نشست و آنان را به جنبش درآورد.
امام خمینی (ره) دولتهای منطقه را نصایح بسیار نمود و حتی آنان را با ارائه نظریه وحدت بین ملتها و دولتهای کشورهای اسلامی به تشکیل ارتش مشترک دفاعی و ایجاد بزرگترین قدرت برای دفاع از ممالک اسلامی در برابر مثلث شوم آمریکا و انگلیس و اسرائیل ترغیب ساخت. ولی آنان نه این راهکارها را پذیرفتند تا با ملتهای خود قدرت واحد علیه استعمارگران بینالمللی شوند و آزادی و استقلال سرزمینهای مسلمان نشین را به ارمغان آورند، و نه واقعیتهای تلخی که آن پیشوای سائس و بیدار تحت عنوان وابستگی دولتهای کشورهای اسلامی به آمریکا و ننگ ذلت در برابر اسرائیل و ملت فروشی به بیگانگان قاطعانه مطرح ساخت، آنان را به خود آورد و رگ غیرت میهنی را در وجودشان متورم کرد!
در نقطه مقابل این نوکران از خود بیگانه، ملتهای مسلمان که سالهای طولانی طنین فریادهای بیداری و حرکت و قیام را از امام خمینی (ره) در گوش جان داشتند و توان حرکت نمییافتند، به مرور به خویشتن اسلامی خود بازگشتند و با اعتماد به نفس و خط بطلان کشیدن بر تبلیغات غربی و آمریکایی حرکت آغازیدند و حماسههایی بی نظیر آفریدند.
آنچه پیش روی دارید، بند 2 تا 8 از پیام حضرت امام خمینی (ره) است که خطاب به ملل مسلمان به مناسبت کنگره جهانی حج در سال 1362 صادر کردند. در این بخش از پیام، به وضوح میبینیم که امام خمینی (ره) دولتهای کشورهای اسلامی را نصیحت میکنند که از وابستگی به در آیند و به ملتهای خود تکیه کنند تا به نجات رسند و نیز مشاهده میکنیم که ملتهای مسلمان با سابقه علم و تمدن، به تمسک به حبل الهی و تجمع بر گرد پرچم اسلام و تبعیت از ملت ایران در مقابله با آمریکا و موفقیت و پیروزی بر استعمار و استبداد دعوت میشوند و در نهایت آن پیشوای الهی پیشبینی میکنند که صبح پیروزی نزدیک است.
2. همه مىدانیم و باید بدانیم که آنچه از قرن ها پیش تاکنون بر سر مسلمین آمده، خصوصا در یکى دو قرن اخیر که دست دولت هاى اجنبى به کشورهاى اسلامى باز شده و سایه شوم آنان بلاد مسلمین را به تاریکى و ظلمات کشانده است و ذخایر خداداد آنان را به باد فنا داده و به طور مداوم مىدهد، غفلت مسلمانان از مسائل سیاسى و اجتماعى اسلام است، که به دست استعمارگران و استثمارچیان و عمال غربزده و شرقزده آنان به تودههاى مسلمانان محروم تحمیل شده است؛ که حتى غالب علماى اسلام گمان مىکردند و مىکنند که اسلام از سیاست منزه است و یک شخص مسلمان نباید در سیاست دخالت کند. چپاولگران حیلهگر کوشش کردند به دست عمال به اصطلاح روشنفکر خود اسلام را همچون مسیحیت منحرف به انزوا کشانند و علما را در چهارچوب مسائل عبادى محبوس کنند؛ و ائمه جماعات را در مساجد و محافل عقد و ازدواج منزوى، و مقدسین از توده را سرگرم ذکر و دعا، و جوانان عزیز را سرگرم عیش و نوش، از صحنه امور سیاسى و اجتماعى و اهتمام به امور مسلمین و گرفتارى بلاد اسلامى خارج نمایند و در این امر توفیق بسزایى پیدا کردند و از این جهالت و غفلت ما سوءاستفاده نمودند، و بلاد مسلمین را یا مستعمره خویش نمودند و یا به استثمار کشیدند؛ و بسیارى از سلاطین و حکام مسلمین را استخدام نموده، و با دست آنان ملت ها را به استضعاف و استثمار کشاندند؛ و وابستگى و فقر و فاقه و پیامدهاى آنها گریبانگیر تودههاى دربند گردید و اکنون نیز مسلمین به غفلت خود و عمال استعمار به تبلیغات خود و ابرقدرت ها به سلطه و چپاول خود ادامه مىدهند؛ و آخوندهاى مزدور و دربارى به عقب نگه داشتن مسلمانان و جهالت و غفلت آنان دامن مىزنند. و انا لله و انا الیه راجعون.
3. از جمله مسائلى که به مسلمانان و مستضعفان جهان اجازه هیچ گونه فعالیت براى خروج از قید و بند استعمارگران را نمىدهد و آنان را به حال رکود و عقبافتادگى نگاه مىدارد، تبلیغات همه جانبهاى است که غربزدگان و شرقزدگان، یا به امر ابرقدرت ها، یا با کوتاه نظرى خود، در سراسر کشورهاى اسلامى و استضعافى به راه انداختهاند و مىاندازند و آن است که علم و تمدن و پیشرفت مختص به دو جناح امپریالیزم و کمونیسم است؛ و آنان، خصوصا غربی ها و اخیرا امریکایی ها، نژاد برتر هستند، و دیگران نژاد پست و ناقص هستند؛ و ترقى آنان در اثر والا نژادى آنان است؛ و عقبافتادگى اینان در اثر نقص نژادى است! و به تعبیر دیگر، آنان انسان هاى تکامل یافته هستند؛ و اینان در حال تکامل، که پس از میلیونها سال به تکامل نسبى مىرسند. پس، کوشش براى پیشرفت بی فایده است و آزادگان یا باید وابسته به سرمایهدارى غرب باشند، و یا کمونیسم شرق و به بیان دیگر، ما از خود هیچ نداریم، و باید همه چیز را از ابرقدرت هاى غرب یا شرق بگیریم: علم را، تمدن را، قانون را، و پیشرفت را! و شما امروز سیاه ما را مىبینید که در اثر این تفکر که بر ما تحمیل کردهاند هر چیز، اگرچه ممتاز باشد و از خودى باشد، به همین جرم مشترىاش کم است؛ و همین را اگر اسم غربى به آن بگذارند، مشترى زیاد پیدا مىکند. پارچه ایران حتما باید در حاشیهاش حروف خارجى و لاتین داشته باشد تا مشترى پیدا کند! و مرض هایى که در خود کشور به نحو شایسته معالجه مىشود باید به خارج سفر کرد تا معالجه شود و این باور در حالى است که بعض دانشمندان و نویسندگان غیر مسلمان با شواهد زنده ثابت نمودهاند که تمدن و علم از اسلام به اروپا رفته و مسلمانان در این امور پیشقدم بودهاند. باید گفت که دانشگاه هاى ما به دست یک مشت غربزده خود باخته، یا مزدور، اداره مىشد و دانشمندان متعهد در اقلیت بودند، و قدرت را از آنان سلب کرده بودند و آن دسته اکثریت غربزده جوانان را عاشق غرب مىکردند و فوج فوج به خارج مىفرستادند. و در خارج دست استعمار کار خود را مىکرد، و جوانان را در حدى که مطلوب استعمارگران بود نگه مىداشتند؛ و با افکار غربى و غیر اسلامى و غیر ملى به کشور بازمی گرداندند و این فاجعه قرن اخیر براى ممالک اسلامى و اشتباه آنها بود و حدیث مفصل را از این مجمل باید خواند.
4. و از جمله چیزهایى که مانع دفاع مسلمین از کشورهایشان است، تبلیغات دامنهدار براى هر چه بزرگتر جلوه دادن قدرت هاى خارجى است. در سابق از انگلیس، به دست به اصطلاح روشنفکران و تحصیل کردگان غربزده، یک غول ساخته شده بود و به دولتهاى بىاطلاع و ملت هاى دربند تحمیل کرده بودند که اگر به یک فراش سفارتخانه انگلیس یک حرف درشت زده شود، ایران به باد فنا مىرود! و پرچم سفارت بر سر خانه هر مجرمى که افراشته مىشد از مجازات مصون مىگشت و اشاره سفیر انگلیس به دولت یا صدر اعظم، کافى بود براى اجراى اوامر و اطاعت بى چون و چراى او و امروز از این دو قدرت، خصوصا امریکا، در بلاد مسلمین همان غول را بسیار بزرگتر و شاخدارتر ساختهاند؛ و گمان مىکنند اگر به یکى از این دو قطب گفته شود بالاى چشمت ابروست، کشور از بین مىرود! و با خیال هاى خام و مقایسه عصر حاضر با عصرهاى گذشته و دامن زدن وابستگان غربزده به این نحو شایعهها، مسلمین را از دفاع به حق خود مایوس نمودند و جرم این خودباختگان ملى نما کمتر از مجرم اصلى نیست.