غدیر - عاشورا - انتظار

عقیدتی - سیاسی (اسلامی) به وبلاگ خودتان خوش امدید

غدیر - عاشورا - انتظار

عقیدتی - سیاسی (اسلامی) به وبلاگ خودتان خوش امدید

ویژه نامه شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

ایام شهادت دردانه دوران مظلومه تاریخ ام ابیها صدیقه شهیده دختر رسول خدا (صلی الله علیه واله ) حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را به محضر فرزند بزرگوارش امید مستضعفان جهان حضرت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه وبه عموم شیعیان و دوستداران اهل بیت رسول خدا  (صلی الله علیه واله ) تسلیت عرض می نماید و نظر مشاهدین گرامی را به ویژه نامه شهدادت صدیقه کبری سلام الله علیها بر گرفته از سایت وزین تبیان به ادرس : http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=18666  جلب می نمایم .اللهم عجل لولیک الفرج والنصر

ایام شهادت ام ابیها ام الائمه حضرت فاطمه سلام الله علیها تسلیت

 

ایام شهادت ام الائمه دختر مظلومه رسول خدا صلی الله علیه و آله اولین شهیده مدافع ولایت  حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را به محضرمقدس فرزند برومندش منتقم حقیقی خون همه شهیدان راه فضیلت حضرت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه و به همه نگاهبانان حماسه انتظار غدیریان عاشورائی منتظر منتظر تسلیت عرض می نمایم اللهم عجل لولیک الفرج والنصر  

ایام فاطمیه تسلیت باد

 ایام شهادت یگانه مظلومه تاریخ شهیده راه دفاع از ولایت و امامت ام الائمه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را به پیشگاه مقدس فرزند برومندش منتقم حقیقی خون شهدا حضرت امام مهدی عج رهبر حکومت واحد جهانی و همه دوستداران خاندان وحی تسلیت عرض می نمایم و نظرتان رامطالبی چند از زیبا سایت al-shia.org مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت جلب می نمایم : اللهم عجل لولیک الفرج والنصر .:  

 

3 جمادى الثانیه

- شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) - سال یازدهم هجرى قمرى

همان طورى که در سیزدهم جمادى الاولى بیان کردیم، درباره تاریخ شهادت حضرت زهرا(س) میان علما و تاریخ نگاران شیعه و اهل سنت اختلاف است.

معروف و مشهور میان مورخان و سیره نگاران شیعه این است که آن حضرت در سوم جمادى الآخر، یعنى نود و پنج روز پس از رحلت پدر ارجمندش رسول خدا(ص) بر اثر ضرب و شتم مأموران دستگاه غاصب خلافت، به مدت چهل روز بیمار و پس از آن، مظلومانه به شهادت رسید.

بدین منظور، این روز، روز سوگوارى و حزن و اندوه شیعیان و محبان اهل بیت(ع) است و آنان، این واقعه جان سوز را به یادگار دلبندش حضرت حجت بن الحسن(ع) و به سادات بنى الزّهرا(س) تسلیت مى گویند.(1)

سید بن طاووس در الاقبال، زیارت ویژه اى براى حضرت فاطمه زهرا(س) نقل کرد و سپس گفت: روایت گردیده است که هر کسى آن حضرت را با این زیارت نامه، زیارت کند و در پیشگاه پروردگار متعال استغفار نماید، خداوند سبحان گناهانش را آمرزیده و او را وارد بهشت برین خواهد کرد.

در آغاز زیارتش آمده است: اَلسّلام علیک یا سیّدة نساءِ العالمین، السّلام علیک یا والدة الحجج على النّاس اجمعین …(2)

علاوه بر تاریخ وفات، درباره محل تدفین حضرت زهرا(س) نیز اتفاقى بین مورخان و سیره نگاران نیست. زیرا برخى معتقدند که بدن شریفش در قبرستان بقیع، برخى مى گویند در خانه خود آن حضرت و عده اى نیز گفته اند که میان قبر رسول خدا(ص) و منبر آن حضرت، واقع در مسجد النّبى(ص) دفن گردیده است و به همین منظور، پیش از این واقعه، رسول خدا(ص) در روایتى فرمود: بین قبر و منبر من باغى است از باغ هاى بهشت.

به هر روى، بنا به وصیت حضرت زهرا(س)، حضرت على(ع) شبانه بدن مطهرش را غسل و کفن نمود و شخصاً به همراه معدودى از نزدیکان و صحابه کبار بر او نماز گزارد و به دور از چشم سایرین، بدنش را در مکانى مقدس دفن کرد.(3)

در پایان مناسب است که علت شهادت و نحوه تدفین آن حضرت را از زبان حفید ارجمندش، حضرت جعفر بن محمد(ع) بیان کنیم:

طبرى در "دلایل الاِمامة" از ابوبصیر روایت کرد، که امام جعفر صادق(ع) فرمود: فاطمه زهرا(س) در سوم جمادى الآخر، سال 11 هجرى قمرى بدرود حیات گفت و سبب وفاتش این بود که قنفذ، غلام عمر بن خطاب به دستور وى، با نیام شمشیرش ضرباتى به آن حضرت وارد ساخت و بر اثر آن، محسن او سِقط و وى به بیمارى شدیدى مبتلا شد و ایامى که در بستر بیمارى بود، اجازده نمى داد آنانى که وى را مورد اذیت و آزار قرار دادند، از او عیادت کنند.

ولى آن دو مرد از اصحاب پیامبر(ص) (یعنى ابوبکر و عمر بن خطاب) از امیرمؤمنان(ع) درخواست کردند که از آنان در نزد فاطمه(س) شفاعت کند، تا آنان بتوانند از وى عیادتى به عمل آورند. حضرت على(ع) درخواست آنان را پذیرفت و از فاطمه زهرا(س) تقاضا کرد که آنان را به نزد خویش بپذیرد. چون که وارد بر آن حضرت شدند از او پرسیدند: اى دختر رسول خدا(ص) چطور هستی؟ فاطمه(س) فرمود: با ستایش پروردگار، به خیر هستم. سپس آن حضرت به آن دو فرمود: آیا از پیامبر(ص) نشنیده بودید که فرمود: فاطمة بضعة منّى، فمن آذاها فقد آذانى، و من آذانى فقد آذى الله؟

آن دو گفتند: چرا، شنیدیم که پیامبر(ص) چنین فرمود.

حضرت فاطمه(س) فرمود: سوگند به خدا، شما دو تا، مرا اذیت و آزار کردید.

امام صادق(ع) فرمود: آن دو از نزد حضرت زهرا(س) بیرون رفتند، در حالى که آن حضرت، از آنان در ناراحتى و ناخرسندى بود.(4)

ابوعلى، محمد بن همام بغدادى روایت کرد: هنگامى که حضرت زهرا(س) به شهادت رسید، امیرمؤمنان(ع) وى را غسل داد و کسى در نزد وى حاضر نبود مگر فرزندانش حسن، حسین، زینب و امّ کلثوم و هم چنین اسماء بنت عمیس و کنیزشان فضه.

آن گاه بدن مطهرش را در تاریکى شب، به همراه حسن و حسین به سوى بقیع حمل کرد و بر وى نماز گزارد و کسى به آن آگاه نبود و کسى بر وى نماز نگذارد. آن گاه وى را در روضه شریفه (میان منبر و قبر پیامبر(ص)) دفن نمود و محل آن را صاف و نامشخص کرد و بامداد همان شب به قبرستان بقیع رفت و چهل مکان را به صورت قبر جدید درآورد. مردم چون از دفنش باخبر شدند، به قبرستان بقیع رفته و در آن جا با چهل قبر جدید رو به رو شدند و ندانستند کدام یک قبر شریف فاطمه(س) است. بدین جهت ناله و شیون کرده و یک دیگر را (در قصور و تقصیرشان در نگهدارى حرمت دختر رسول خدا(ص)) ملامت و سرزنش کردند و مى گفتند: واى بر ما! پیامبرمان فرزندى پس از خود به جاى نگذاشت، جز یک دخترش. که آن هم غریبانه وفات کرد و شبانه دفن شد و کسى از ما نه در وفاتش، نه در نمازش و نه در دفنش حاضر نبودیم و هم اینک قبر وى نیز بر ما نامعلوم است.

دست اندرکاران أمر (ابوبکر و عمر) از این ماجرا با خبر شده و به زنان سوگوار گفتند: آیا کسى در میان شما هست که این قبرها را نبش کرده تا بدن فاطمه(س) را بیابد و ما بر او نماز گزاریم و سپس او را دفن و محل دفنش را مشخص کنیم؟

این خبر به اطلاع امیرمؤمنان(ع) رسید. آن حضرت در حالى که خشمگین شده بود، به طورى که دو چشمش را سرخى فراگرفته و رگ هاى گردنش برآمده بود و قباى زردى را که معمولا در ایام درگیرى و ناراحتى به تن مى پوشید، در بر کرد و شمشیر ذوالفقار خود را به دست گرفت و به سوى بقیع ره سپار گردید. همین که به مردم حاضر در بقیع رسید فرمود: به خدا سوگند، اگر کسى یک سنگ از این قبرها را بردارد، با این شمشیر بر سرش و کسى که به وى دستور داده است مى کوبم. در همین هنگام عمر بن خطاب و همراهان او با امیرمؤمنان(ع) رو به رو شدند. عمر به وى گفت: چه شد تو را اى ابوالحسن! به خدا سوگند ما قبر فاطمه را نبش کرده و بدنش را بیرون مى آوریم و بر وى نماز مى گزاریم.

امیرمؤمنان(ع) با دستان خویش پیراهنش را گرفت و وى را چرخاند و بر زمین کوبید و به وى فرمود: اى سیه چرده زاده! از حق خودم (یعنى خلافت اسلامى) به خاطر این که با اختلاف ما مردم از دین مرتد نشوند، درگذشتم. اما هیچگاه نسبت به قبر فاطمه(س) در نخواهم گذشت، سوگند به کسى که جانم در دست او است، اگر تو و ملازمانت چیزى از این قبرها را جا به جا کنید، زمین را از خونتان سیراب خواهم کرد! اگر مى خواهى، آزمایش کن، اى عمر!

در این هنگام ابوبکر (خلیفه وقت) از راه رسید و عاجزانه به امیرمؤمنان(ع) عرض کرد: اى ابوالحسن! تو را به حق رسول خدا(ص) و به حق آن کسى که در بالاى عرش است سوگند مى دهم که او را رها کنى و مطمئن باش هیچ یک از ما، کارى که تو را برنجاند انجام نخواهیم داد.

آن گاه امیرمؤمنان(ع) دست از عمر برداشت و او را رها کرد و مردم نیز پراکنده شدند و از آن زمان به بعد، هیچ کس جرئت نکرد قبرهایى را که على(ع) درست کرده بود، نبش کند و به جستجوى بدن شریف فاطمه(س) بپردازد.(5)

امیرمؤمنان(ع) بدین سان قبر شریف همسر مظلومش فاطمه زهرا(س) را از نبش قبر رهانید و به وصیت خود فاطمه زهرا(س) که فرموده بود، کسى در غسل، کفن و نماز و دفنش حاضر نشود، عمل نمود. تا اعتراضى باشد براى همیشه بر آنانى که حقشان را غصب و حرمتشان را شکسته و آنان را مظلومانه به شهادت رسانیدند.

1- مسار الشیعة (شیخ مفید) – از مجموعه نفیسه -، ص 67؛ وقایع الایام (شیخ عباس قمى)، ص 258
2- الاقبال بالأعمال الحسنة (سید بن طاووس)، ج3، ص 161
3- نک: زندگانى چهارده معصوم (ع) (ترجمه اعلام الورى)، ص 226؛ وقایع الایام، ص 262؛ کشف الغمة (على بن عیسى اربلى)، ج2، ص 4
4- اللمعة البیضاء (تبریزى انصارى)، ص 851
5- همان، ص 852

 

 
 

 

ایام فاطمیه تسلیت باد

ایام شهادت ام ابیها حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها اولین شهیده راه دفاع از ولایت را به محضر مقدس آخرین وارث غدیر فرزند برومندش حضرت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و بهمه محبین اهل بیت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله تسلیت عرض می نماید . نظر مشاهدین عزیز را به مختصری از زندگی حضرت زهرا ء سلام الله علیها را بعد از رحلت پدر به نقل از : برترین بانوى جهان فاطمه زهرا(س) ،آیت الله مکارم شیرازى معطوف می دارم 

فاطمه(سلام الله علیها ) بعد از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله )

ما زالت بعد ابیها معصبة الرأس باکیة العین، محترقة القلب.

«بعد از رحلت پیامبر پیوسته شال عزا به سر بسته بود، چشمانى گریان و قلبى سوزان داشت».

دوران شیرین زندگانى بانوى اسلام فاطمه زهرا سلام اللّه علیها با رحلت پیامبر(ص) به سرعت سپرى شد (هر چند به یک معنى در سراسر زندگى او، دوران شیرینى وجود نداشت، چرا که پیوسته فشارها و جنگها و توطئه‏هاى دشمنان بر ضد اسلام و پیامبر آرامش روح فاطمه‏(س) را بر هم مى‏زد).

با رحلت پیامبر(ص) طوفانهاى تازه‏اى از حوادث پیچیده و بحرانى وزیدن گرفت.

احقاد و کینه‏هاى بدر، خیبر و حنین که در عصر پیامبر(ص) در زیر خاکستر پنهان بود آشکار گشت.

احزاب منافقین به جنب و جوش افتادند تا هم از اسلام انتقام بگیرند، و هم از خاندان پیامبر.(ص) و فاطمه زهرا(س) در مرکز این دایره بود که تیرهاى زهرآگین دشمنان از هر سوى به سوى آن پرتاب مى‏شد.

فراق و جدائى دردناک از پدر از یکسو.

مظلومیت غم‏انگیز و جانکاه همسرش امیرمؤمنان على(ع) ‏ از سوى دیگر.

توطئه‏هاى دشمنان بر ضد اسلام از دیگر سو.

و نگرانى فاطمه از آینده مسلمین و حفظ میراث قرآن، دست به دست هم دادند و قلب و روح پاکش را سخت مى‏فشردند.

فاطمه سلام اللّه علیها نمى خواهد با بیان غمهاى خود روح پاک امیرمؤمنان على(ع)‏ را که سخت از آن اوضاع ناگوار و خلافکارى‏هاى امت ضربه دیده، آزرده‏تر سازد.

به هین دلیل به کنار قبر پیامبر(ص) مى‏رفت و با او درد دل مى‏کرد، و سخنان جانسوزى همچون اخگر آتش که اعماق وجود انسان را مى‏سوزاند، بر زبان مى‏آورد.

«یا ابتاه بقیت و الهة و حیرانة فریدة، قد انخمد صوتى و انقطع ظهرى و تنغص عیشى»:

«پدرجان بعد از تو، یکه و تنها شدم، حیران و محروم مانده‏ام صدایم به خاموشى گرائید، و پشتم شکست و آب گواراى زندگى در کامم تلخ شد».

و گاه مى‏گفت:

ماذا على من شر تربة احمدا

الایشم مدى الزمان غوالیا

صبت على مصائب لوانها

صبت على الایام صرن لیالیا

«کسى که خاک پاک پیامبر(ص) را ببوید سزاوار است تا پایان عمر هیچ عطرى را نبوید.

بعد از تو اى پدر آنقدر مصائب بر من فرو ریخت که اگر بر روزهاى روشن مى‏ریخت به صورت شبهاى تیره و تار در مى‏آمد».

چرا فاطمه سلام اللّه علیها اینگونه اشک مى‏ریزد؟

چرا اینهمه بى تابى مى‏کند؟

چرا همچون اسپند بر آتش، قرار ندارد؟

آخر چرا؟!...

جواب این چراها را باید از زبان خود او بشنویم.

ام سلمه مى‏گوید:

هنگامى که بعد از وفات پیامبر(ص) به دیدن بانوى اسلام فاطمه سلام اللّه علیها رفتم و جویاى حال او شدم در پاسخ جمله‏هاى پرمعنى را بیان کرد:

اصبحت بین کمد و کرب.

فقد النبى‏(ص) و ظلم الوصى.

هتک و اللّه حجابه...

و لکنها احقاد بدریة.

و تراث احدیة.

کانت علیها قلوب النفاق مکتمنة.

«از حالم چه مى‏پرسى اى ام سلمه که:

من در میان اندوه و رنج بسیار به سر مى‏برم:

از یکسو پدرم پیامبر(ص) را از دست داده‏ام، و از سوى دیگر [با چشم خو مى‏بینم که‏] به جانشینش [على بن ابیطالب‏] ستم شده است.

به خدا سوگند که پرده حرمتش را دریدند... .

ولى من مى‏دانم اینها کینه‏هاى بدر.

و انتقامهاى «احد» است.

که در قلوب منافقان پنهان و پوشیده بود.

ولى با اینهمه دفاع از او حریم قدس علوى و حمایتش از امیر مؤمنان(ع)‏ در این دوران پر درد و رنج بر کسى پوشیده نیست.

گرچه حیاتش بعد از پدر همانگونه که خود از خدایش تقاضا کرد طولانى نشد و دو سه ماه بیشتر نگذشت که به جوار قرب خدا، و دیدار پدر شتافت، ولى در همین مدت از بذل هرگونه فداکارى و ایثار در حق امیر مؤمنان(ع)‏ و دفاع از اسلام فرو گذارى نکرد.

صلى اللّه علیک یا بنت رسول اللّه و رحمة اللّه و برکاته.

پینوشته ها :1. مناقب ج 3، ص .62
2. مناقب. ابن شهر آشوب، ج 2، ص .225

برترین بانوى جهان فاطمه زهرا(س) ،آیت الله مکارم شیرازى .نقل از :