غدیر - عاشورا - انتظار

عقیدتی - سیاسی (اسلامی) به وبلاگ خودتان خوش امدید

غدیر - عاشورا - انتظار

عقیدتی - سیاسی (اسلامی) به وبلاگ خودتان خوش امدید

ایا آمریکا می تواند با ایران در گیر شود ؟

یک عضو اندیشکده آمریکایی بروکینگز معتقد است تهدیدهای اوباما علیه ایران بلوف است.
یک عضو اندیشکده آمریکایی بروکینگز معتقد است تهدیدهای اوباما علیه ایران بلوف است.
مایکل دوران در تحلیلی که از سوی این اندیشکده منتشر شده می‌نویسد: اوباما زمانی در مقابل ایران گفت من به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا بلوف نمی‌زنم. اما او با وجود در بوق و کرنا کردن قصد خود برای مهار برنامه هسته‌ای ایران با همه گزینه‌ها، مایل به رویارویی نیست. اوباما حتی در مقابل سوریه نیز نتوانست از گزینه نظامی استفاده کند. سوریه، نماد گریز عمیق اوباما نسبت به مداخله آمریکا در درگیری‌های همیشگی خاورمیانه است. این موضع همانگونه که انجام ندادن کاری برای توقف سوریه را تحمیل می‌کند، ژستی از خودرضامندی را برای تهران به ارمغان می‌آورد. در واقع، شکست یا بهتر است بگوییم امتناع از ایستادن در برابر اسد در سوریه به نوعی شکست در مهار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دست‌نشانده‌اش حزب‌الله نیز بود. این دو نیرو بیشترین نقش را در تغییر مسیر جنگ داخلی سوریه داشتند و مداخله مستقیم آنها بود که حکومت اسد را حفظ کرد.
دوران می‌افزاید: اوباما در برابر ایران دچار تیک رفتاری است و فقط بلوف می‌زند. رابرت گیتس وزیر سابق دفاع می‌گوید فکر می‌کنم رئیس‌جمهور به فرماندهان خود اعتماد ندارد و راهبرد خود را باور نمی‌کند. اوباما به آنها که از دیرباز درگیری با ایران را مدیریت کردند، اعتمادی ندارد، راهبر خودش را باور ندارد و این مبارزه را از جانب خود نمی‌داند. او می‌خواهد از قضیه فرار کند. 
منبع خبر : کیهان ۲۴ بهمن 
                                                       اللهم عجل لولیک الفرج والنصر  

ایام الله دهه مبارکه فجر انقلاب اسلامی بر ملت بزرگ ایران اسلامی مبارک باد

بسم الله الرحمن الرحیم  

به نام خدا وطلب یاری از درگاهش 

ایام الله دهه مبارکه فجر انقلاب اسلامی بر ملت بزرگ و فجر آفرین ایران اسلامی مبارک باد  

با شرکت فعال در راه پیمائی یوم الله ۲۲ بهمن با شهیدان انقلاب اسلامی و امام شهیدان حضرت امام خمینی «قدس سره»  

و با لبیک به ندای رهبر عزیزمان حضرت امام خامنه ای  

مدظله العالی  

 

جواب یاوه گوئی های شیطان بزرگ وازنابش (منافقان پادو شیطان بزرگ )در منطقه را با مشتی محکم خواهیم داد وبه دنیا اعلام می کنیم که امتی که شهادت را فوزی عظیم می داند از دشمن دین خدا نمی ترسد و بزرگ شدگان با فرهنگ عاشورا با آمریکا سازشی ندارد . 

اللهم عجل لولیک الفرج والنصر  

اهداف و زمینه های قیام عاشورا در کلام امام حسین(ع) ‏

نظر عزیزان را به مقاله ذیل که به قلم فرزانه بزرگوار حامد علی اکبر زاده به تحریر در آمده با ذکر منبع جلب می نمایم اللهم عجل لولیک الفرج والنصر  

بسم رب الحسین  

 

اهداف و زمینه های قیام عاشورا در کلام امام حسین(ع) ‏

حامد علی اکبرزاده ‏


قیام امام حسین(ع) دارای ابعاد مختلفی است که در این میان زمینه ها و دلایل شکل گیری این نهضت عظیم از اهمیت ویژه ای برخوردار است.تبیین علت های قیام عاشورا همواره الهام بخش مسلمانان و به ویژه شیعیان در اعصار متمادی بوده است.

برای بررسی دلایل قیام حضرت سیدالشهدا(ع) بایستی ویژگی های دوره امامت آن حضرت مورد توجه قرار گیرد،آنچه مسلم است دوران امامت حسین بن علی(ع) را می توان به دو بخش دوره حاکمیت معاویه و حکومت یزید تقسیم کرد.

"در حقیقت در زمان امام حسین(ع)انحراف از اصول و موازین اسلام که پس از رحلت رسول خدا(ص) آغاز و در زمان عثمان خلیفه سوم گسترش یافته بود به اوج خود رسید.در این دوره معاویه که سالها به عنوان استاندار در منطقه شام حکومت کرده و موقعیت خود را کاملا تثبیت نموده بود،به نام خلیفه مسلمین سرنوشت و مقدرات کشور اسلامی را در دست گرفته و حزب اموی را بر امت اسلام مسلط ساخته بود."1

چرا سید الشهدا(ع)در دوره معاویه قیام نکرد "امام حسین(ع) اگر در زمان معاویه قیام می کرد،معاویه می توانست از پیمان صلحی که با امام حسن(ع) امضا کرده بود،برای متهم ساختن امام حسین(ع)بهره برداری کند،زیرا همه مردم می دانستند که امام حسن و امام حسین(ع) متعهد شده اند تا زمانیکه معاویه زنده است سکوت کنند.البته لازم به یادآوری است که امام حسین(ع) معاهده با معاویه را پیمانی لازم الوفاء نمی دانست،زیرا این عهدنامه تحت فشار و اجبار و در شرایطی صورت گرفته بود که بحث و گفتگو فایده ای نداشت،به علاوه معاویه خود آن را نقض کرده بود و محترم نمی شمرد.اما با وضعیت آنروز جامعه اسلامی اگر امام حسین(ع)علیه معاویه قیام مسلحانه می کرد،معاویه می توانست از آن به عنوان یک شورش غیر موجه و برخلاف مفاد پیمان سوء استفاده کند."2

عامل دیگری که مانع قیام حضرت در زمان معاویه بود،ظاهرسازیهای این خلیفه اموی است.اگرچه معاویه عملا اسلام را تحریف کرده بود،اما این مطلب را به خوبی درک می کرد که چون به نام دین و خلافت اسلامی حکومت می کند،باید به اعمال خود رنگ دینی داده و مردم را فریب بدهد.
با این حال امام حسین(ع) به رغم موانعی که ذکر شد در دوره حکومت معاویه نیز چندین بار به صورت علنی در برابر رفتارهای این حاکم جائر بنی امیه ایستاد و مبارزه کرد.معاویه در اواخر عمر خود می کوشید تا با بیعت گرفتن از بزرگانی همچون حسین بن علی(ع) و ابن عباس مساله ولیعهدی یزید را تثبیت کند،وی در دیداری که با امام حسین(ع) در مدینه داشت این مساله را مطرح کرد که حضرت در سخنانی به شدت با آن مخالفت کرده و با برشمردن خصوصیات زشت یزید، وی را فاقد صلاحیت حکومت می داند.

از دیگر اقدامات حضرت در برابر معاویه،سخنرانی افشاگرانه در مراسم حج است. در این خطبه که یک یا دو سال پیش از مرگ معاویه و در حضور بزرگانی از صحابه و تابعین ایراد شده است،امام(ع) اینچنین در برابر معاویه موضع می گیرد:
"...دیدید که این مرد زورگو و ستمگر(معاویه)با ما و شیعیان ما چه کرد؟من در اینجا مطالبی را با شما در میان می گذارم،اگر درست بود آنرا تصدیق و اگر دروغ بود تکذیب کنید.سخنان مرابشنوید و گفتار مرا بنویسید،وقتی که به شهرها و میان قبایل خود برگشتید با افراد مود اطمینان و اعتماد در میان بگذارید و آنان را به رهبری ما دعوت کنید،زیرا می ترسم این موضوع(رهبری امت توسط اهل بیت)به دست فراموشی سپرده شود و حق نابود و مغلوب گردد"3
سخنانی که حضرت در این خطبه مطرح می کند اگر چه در زمان معاویه است اما در حقیقت می تواند موضع امام (ع) را در برابر حاکم اموی مشخص کند، زیرا حضرت صریحا حکومت را حق خود و اهل بیت ذکر می کند.

اقدام دیگر امام(ع)در دوره معاویه ضبط اموال کاروان بیت المالی بود که از یمن به سوی شام حرکت می کرد.حضرت اموال ضبط شده بیت المال را میان مستمندان تقسیم کرد و در نامه ای به معاویه از سیاست های وی به شدت انتقاد کرد.
به هرحال دوران معاویه به پایان می رسد و با روی کارآمدن یزید وضع تغییر می کند.قیام و نهضت عظیم امام حسین(ع)در دوره ای آغاز می شود که یزید به حکومت رسیده و با ارایه چهره ای زشت ،شرایط خاصی را ایجاد کرده است.
مرحوم شیخ مفید(ره)در کتاب ارشاد وضعیت پس از مرگ معاویه را اینگونه توصیف می کند:
"پس از مرگ معاویه و پایان دوره سازشی که اجازه نمی داد امام حسین (ع)اظهار امامت نماید و پرده از روی کار ولایت خود بردارد،حسین(ع)به اندازه ای که ممکن بود اظهار دعوت کرد و هر وقتی که موقعیتی به دست می آورد حق الهی خود را برای آنها که بی خبر بودند آشکار می ساخت،تا اینکه یارانی پیدا کرد و بعد از این مردم را به جهاد در راه خدا دعوت نمود و خود را برای قتال با دشمنان حق آماده ساخت...."4

فساد علنی دستگاه حکومت یزید یزید که جوانی ناپخته،شهوتران و هوسباز و بیخرد و خوشگذران و فاقد هرگونه صلاحیتی برای اداره امور مسلمین بود،پس از اینکه به قدرت رسید به صورت علنی تظاهر به فسق و فجور می کرد و مقدسات و احکام اسلامی را به راحتی زیرپا می گذاشت.به قدرت رسیدن یزید زمینه را برای قیام امام حسین(ع)فراهم کرد و جای هیچ گونه تردید را باقی نگذاشت.
برای روشن شدن دلایل و علل قیام امام حسین(ع)می توان به بیانات و تقریرات آن حضرت در مقاطع مختلف رجوع کرد.

امتناع از بیعت با خلیفه فاسق یزید در نامه ای به ولید بن عتبه فرماندار مدینه از او می خواهد که از امام حسین(ع)برای وی بیعت بگیرد و در غیر اینصورت سر از بدن حسین(ع) جدا کند.حضرت در پاسخ به خواسته ولید اینگونه با وی سخن می گوید:
"انا اهل بیت النبوه و....و یزید رجل فاسق شارب الخمر،قاتل النفس المحرمه،معلن بالفسق لیس له هذه المنزله و مثلی لا یبایع مثله و...
ما از خاندان نبوت و رسالتیم، خاندانی که خانه آنها محل رفت و آمد فرشتگان است و خداوند به خاطر ما همه چیز را آغاز کرد و همه چیز را پایان می بخشد. اما یزید، مردی فاسق و شرابخوار و قاتل است و آشکارا جنایت و گناه می کند و مثل من با مثل او بیعت نخواهد کرد." 5
امام حسین (ع) در جای دیگر هنگامیکه مروان از حضرت می خواهد تا با یزید بیعت کند، در پاسخ به وی می فرماید:
"انا لله و انا الیه راجعون و علی الاسلام السلام اذقد بلیت الامه براع مثل یزید و لقد سمعت جدی رسول الله (ص) یقول: الخلافة محرمة علی آل ابی سفیان.
دیگر باید بر اسلام سلام داد (و باید با آن وداع کرد) زیرا امت دچار زمامداری همانند یزید گردیده است! و من از جدم رسول خدا (ص) شنیدم که می فرمود: خلافت بر خاندان ابوسفیان حرام است"6

امام معصوم شایسته رهبری جامعه در همین راستا حضرت در مراحل مختلف سفر خود علاوه بر اینکه به ظلم و ستم بنی امیه اشاره می کند، رهبری جامعه را شایسته اهل بیت(ع) می داند، حضرت در مواجهه با سپاه حر در نزدیکی کربلا پس از اقامه نماز عصر خطبه ای به این مضمون می خواند:
" ای مردم اگر از خدا می هراسید و حق را برای صاحب حق می دانید کاری کنید که هرچه بهتر و بیشتر خشنودی خدا را بدست آورید و ما آل محمد (ص) شایسته تریم بر امر ولایت (مردم) از عده ای که مدعی امامت و ولایت بر شما هستند، زیرا آنان جز ستم و دشمنی کار دیگری با شما نمی کنند و اگر از امامت ما بر خود کراهت دارید و حق ما را نشناخته و اکنون رأیتان بر خلاف اظهار نامه ها و فرستادگانتان می باشد من از تصمیم خود منصرف می شوم." 7

البته در اینجا به نظر می رسد منظور حضرت از انصراف، به واقع منصرف شدن از حرکت به سوی کوفه است و نمی توان اینگونه برداشت کرد که امام (ع) از تصمیم خود بر قیام علیه حکومت فاسد یزید منصرف شده است،زیرا سخنان حضرت درباره لزوم امر به معروف و نهی از منکر و پرداختن به حق، گواهی بر این مدعاست.
امام حسین (ع) در کربلا نیز حقانیت خود و باطل بودن دشمنان را در سخنانی تصریح می کند، آنجا که خطاب به سپاه ابن زیاد می فرماید:
" چه شده علیه من قیام کرده و دشمنان مرا یاری می نمایید؟ سوگند به خدا اگر مرا بکشید، حجت خدا را کشته اید و بدانید در میان جابلقا و جابرسا (در روایت آمده خداوند این دو شهر را در شرق و غرب عالم خلق نموده است) به جز من پسر پیغمبری که حجت خدا بر خلقش باشد، وجود ندارد."8

ایستادگی در برابر ظالم حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام در منزلی به نام بیضه خطاب به اصحاب خود و سپاهیان حر،انگیزه قیام خود را لزوم مقابله با حکومت ظالم و جائر می داند و اظهار می دارد:
"ایها الناس، ان رسول الله (ص) قال : من رأی سلطاناً جائراً مستحلاً لحرم الله، ناکثا لعهد الله، مخالفاً لسنة رسول الله (ص)، یعمل فی عباد الله بالاثم و العدوان، فلم یعیر (یغیر) علیه بفعل و لا قول کان حقاً علی الله ان یدخله مدخله.... ألا و انّ هؤلاء قد لزوموا طاعة الشیطان و ترکوا طاعة الرحمن و اظهروا الفساد و عطلو الحدود و استاثروا بالفیء و أحلو حرام الله و حرموا حلاله و انا احق من غیر.

ای مردم! رسول خدا (ص) فرمود: هرکس (مسلمانی) سلطان ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال شمرده و عهد خدا را می شکند، خلاف سنت رسول خدا رفتار میکند و در میان بندگان خدا به گناه و ستم عمل می کند، ولی او (شخص مسلمان) سکوت اختیار کند و نه از راه کردار و نه از راه گفتار او(سلطان ستمگر) را سرطنش نکند و در مقام انکار و عیب گویی بر نیاید، بر خداوند است که او (مسلمان سکوت اختیار کرده) را به کیفر و سزای همان ستمگر (آتش جهنم) محکوم کند.
آگاه باشید که این طائفه ستمگر و حکام جائر بنی امیه، پیوسته از شیطان پیروی نموده و طاعت او را بر خو لازم دانستند و اطاعت رحمان را ترک گفتند و زشتی و فساد را ظاهر نمودند و حدود خدا را تعطیل کردند و غنائم و فیء را که متعلق به همه مسلمین است اختصاص به خود دادند و حرام خدا را حلال شمردند و حلال خدا را حرام شمردند. و من از غیر خودم سزاوار ترم (به جلوگیری از این امور و نهی کردن از آنها و زمام امور مسلمانان را به دست گرفتن، تا به احکام قرآن و سنت رسول الله عمل شود)" 9

نکته مهم خطبه فوق این مطلب است که حضرت علاوه بر نهی نمودن و بر حذر داشتن مردم از سکوت در برابر ظلم و ستم (که محور اصلی خطبه است) برای چندمین بار در سخنان خود به فساد و تباهی حکومت بنی امیه و حق امام (ع) بر حاکمیت و ولایت مسلمین تأکید دارد و در حقیقت سه دلیل مهم از مجموع دلایل قیام عاشورا در این خطبه تشریح شده است.
امام(ع) از ابتدای حرکت از مکه به سوی کوفه همراهان و اصحاب خود را برای جانفشانی آماده ساخته بود، حضرت در سخنرانی مشهوری که پیش از خروج از مکه ایراد می نماید، حاضران را از عزم خود مبنی بر ایستادگی مقابل ظلم تا پای جان باخبر می سازد، امام حسین (ع) می فرماید:
"......خطّ الموت علی ولد آدم مخط القلاده علی جید الفتاه و ما أولهنی الی اشتیاق أسلا فی اشتیاق یعقوب الی یوسف .....
من کان باذلاً فینا مهجتة و موطناً علی لقاء الله نفسه فلیرحل معنا فانی راحل مصبحاً ان شاء الله
مرگ همچون گردن بند بر گردن دختران جوان کشیده و بسته شده است و من به دیدار نیاکان خود مشتاقم ، آن چنان اشتیاقی که یعقوب به دیدار یوسف داشت.
از قبل برای من قتگاهی انتخاب شده که باید به آنجا برسم. گویا می بینم بند بند بدنم را گرگ های بیابان بین نواویس و کربلا از هم جدا می کنند و شکم های گرسنه خود را سیر و انبان های خالی خود را پر می نمایند. از آنچه با قلم تقدیر و سرنوشت نوشته شده است، گریزی نیست. ما خاندان رسالت به آنچه موجب رضا و خشنودی حق است راضی هستیم. و در برابر امتحانات و بلاهای او شکیبا و صابریم و خدا پاداش صابرین را به صورت کامل به ما عنایت خواهد کرد. هرگز پاره های تن رسول خدا از او جدا نمی گردد، بلکه در بهشت برین و حظیره القدس گرداگرد او جمع می شوند، و چشم رسول به دیدار آنها روشن می شود و وعده او بوسیله خاندانش تحقق می پذیرد.
حال هر یک از شما که آماده جانباری و فدا کردن خون خویش در راه ما است و خود را برای دیدار خداوند آماده کرده است با ما همسفر شود که من ان شاء الله صبحگاهان حرکت خواهم کرد." 10

ذلت وفرمانبرداری فرومایگان ممنوع حضرت در روز عاشورا نیز مسأله ایستادگی در برابر ظالم را بدین شکل بیان می دارد: " آگاه باشید زنازاده پسر زنازاده مرا بین دو کار مخیر گردانید: شمشیر کشیدن یا خواری چشیدن، و دور باد که به ذلت تن دهیم که خدا و رسولش و مؤمنان بر ما نمی پسندند، و دامن های پاک و پاکیزه و سرهای پرحمّیت و جان های والایی که فرمانبرداری فرومایگان را بر کشته شدن با افتخار ترجیح ندهند. بدانید که من با این خانواده ام با این که تعداد کمی هستند و یاوری ندارم با شما می جنگم" 11
و باز هم حضرت پس از شهادت جمعی از یاران خود در میدان جهاد می فرماید:"...خشم الهی بر امتی که برای کشتن فرزند پیامبر خود متحد و هماهنگ شدند، شدت گرفته است. سوگند به خدا خواسته آنان را نخواهم پذیرفت تا آن هنگام که به خون خویشتن خضاب کنم و با این حال خدای خود را ملاقات نمایم." 12
رجزهای امام(ع) در هنگام نبرد نیز گویای همین مطلب است، حضرت در این جایگاه نیز ذلت در برابر ظالمان را بر نمی تابد آنچنانکه فریاد می زند:
"القتل اولی من رکوب العار. کشته شدن از زندگی با ننگ و عار بهتر است."13

اصلاح امور امت اسلام یکی از مهمترین مستنداتی که می توان در بررسی اهداف قیام حسین (ع) به آن مراجعه نمود وصیتنامه حضرت است. در روایت آمده که امام (ع) هنگامیکه می خواستند از مدینه منوره به سوی مکه حرکت کنند، وصیت نامه ای نوشته و آن را به خاتم خود ممهور نمودند و سپس آن را به برادر خود محمد بن حنفیه تسلیم کردند، وصیت نامه مذکور چنین است:
"بسم الله الرحمن الرحیم، هذا ما أوصی به الحسین بن علی بن ابی طالب الی اخیه محمد المعروف بابن الحنفیه:... انی لم أخرج أشراً و لابطراً و لا مفسداً و لا ظالماً و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی محمد صلی الله علیه و آله، أرید أن آمربالمعروف و أنهی عن المنکر و أسیر بسیره جدی و سیره أبی علی بن ابی طالب علیه السلام.
...این وصیت حسین بن علی بن ابی طالب است به برادرش محمد بن حنفیه:...... من خروج (قیام) نکردم از برای هوسرانی و نه از برای استکبار و خود خواهی و سرکشی، و نه از برای فساد و خرابی و نه از برای ظلم و ستم و بیدادگری! بلکه خروج (قیام) من برای اصلاح امت جدم محمد (ص) می باشد.
من می خواهم امر به معروف و نهی از منکر نمایم و به سیره و سنت جدم و آئین و روش پدرم علی بن ابی طالب رفتار کنم. پس هر که مرا بپذیرد و قبول کند پس خداوند سزاوار تر است به حق و هر که مرا در این امر رد کند، پس من صبر و شکیبایی پیشه می گیرم تا آنکه خداوند میان من و میان این جماعت حکم به حق فرماید:.."14
آنچنانکه می بینیم حضرت در این وصیت نامه هدف خود را از قیام علیه بنی امیه امر به معروف و نهی از منکر و پیروی از سیره پیامبر و علی (ع) عنوان می دارد، ضمن اینکه اصلاح امور امت اسلامی نیز نخستین مبحثی است که توسط حضرت در این وصیت نامه مطرح شده است. به نظر می رسد می توان گفت اصلاح امور مسلمانان محور اصلی وصیت نامه امام(ع) است، زیرا می توان امر به معروف، نهی از منکر و عمل به سیره پیامبر و امیر المومنین را نیز در گرو اصلاح جامعه دانست.

احیای سنت نبوی و از بین بردن بدعت ها پس از پیامبر اسلام (ص) بدعت های بسیاری وارد جامعه اسلامی شد و در مقابل بخش قابل توجهی از سنن نبوی به دست فراموشی سپرده شد.
امام حسین (ع) علاوه بر اینکه در وصیت نامه خود بر مسأله عمل به سنت پیامبر و علی (ع) تأکید دارد، محو و نابودی بدعت های ایجاد شده را نیز امری ضروری می داند، آنجا که پس از ورود به مکه نامه ای به سران قبائل بصره فرستاد و طی آن چنین نوشت:
".... اینک پیک خود را با این نامه به سوی شما می فرستم، شما را به کتاب خدا و سنت پیامبر دعوت می کنم، زیرا در شرایطی قرار گرفته ایم که سنت پیامبر به کلی از بین رفته و بدعت ها زنده شده است، اگر سخن مرا بشنوید، شما را به راه راست هدایت خواهم کرد." 15
احیای احکام الهی و یاری ستمدیدگان
از دیگر خطبه های چند بعدی امام حسین (ع) در این خصوص، خطبه ای است که در لمعات الحسین علامه طهرانی (ره) از تحف العقول نقل می کند. حضرت در این خطبه علاوه بر اصلاح جامعه (که به آن پرداخته شد) و احیای سنت پیامبر (ص) چند دلیل دیگر را نیز برای قیام خود ذکر می کند.
در این خطبه چنین آمده است:
"اللهم انک تعلم أنه لم یکن ما کان منا تنافساً فی سلطان..... و لکن لنری المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فی بلادک و یأمن المظلومون من عبادک و یعمل بفرائضک و سنتک و احکامک...
بار پرودگارا تو می دانی که آنچه از ما تحققق یافته ( از میل به قیام و اقدام و امر به معروف و نهی از منکر و نصرت مظلومان وسرکوبی ظالمان) به جهت میل و رغبت رسیدن به سلطنت و قدرت مفاخرت انگیز و مبارات آمیز نبوده است. و نه از جهت درخواست زیادیهای اموال و حطام دنیا، بلکه به علت آنست که نشانه ها و علامت های دین تو را ببینم و در بلاد و شهرهای تو صلاح و اصلاح ظاهر سازیم ،تا اینکه ستمدیدگان از بندگانت در امن و امان بسر برند و به واجبات تو و سنت ها و احکام تو رفتار گردد. پس هان ای مردم! اگر شما ما را یاری ندهید و از در انصاف با ما در نیایید،؛ این حاکمان جائر و ستمکار بر شما چیره می گردند و قوای خود را علیه شما بکار می بندند و در خاموش شدن نور پیغمبرتان می کوشند...."16

گرایش به حق امام(ع) پس از مواجهه با سپاهیان حر، خطبه ای در میان اصحاب خود ایراد می کند که اهمیت بسیاری دارد. حضرت می فرماید:
"انه قد نزل بنا من الامر ما قد ترون... الا ترون الی الحق لا یعمل به و الی الباطل لا یتناهی عنه... فانی لا اری الموت الا سعاده و الحیاه مع الظالمین الا برماً
ای یاران من! می بینید که چگونه بلا و شدت بر ما وارد گردیده. همانا راه و رسم روزگار وارونه شد و صورت کریه و زشت آن پدیدار گردید، و از نیکویی و معروف چیزی مگر بسیار ناچیز و فریبنده بر جای نمانده است و بر این برگشتگی خود ادامه داد، زیستن در این روزگار سخت ناگوار است. آیا نمی بینید که کسی به حق عمل نمی کند و برای باطل انتهایی نیست؟
در چنین وضعی یک مرد خدا باید طالب مرگ باشد و بدون تردید لقای پروردگار خود را آرزو کند و من در این شرایط مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمگران و ناپاکان را جز ذلت و ننگ نمی بینم"17
همانگونه که مشاهده می کنیم حضرت در این سخنرانی عمل نکردن به حق و پیشتازی باطل را سخت و ناگوار می داند. علاوه بر این همچون دیگر خطب حضرت،در اینجا نیز مسایل دیگری مورد اشاره قرار گرفته که مقاومت در برابر ستمکاران تا جای ممکن (که همان مرگ است) در رأس قرار دارد.
در پایان می توان گفت خطابه ها، تقریرات و روایات نقل شده از امام حسین (ع) در رابطه با قیام عاشورا به اندازه ای است که می تواند زمینه ها و انگیزه های این حرکت عظیم را روشن کند، گو اینکه ممکن است بسیاری دیگر از سخنان حضرت به دلیل شرایط خاص آن دوره به دست ما نرسیده باشد.
زمینه ها و اهداف قیام عاشورا در کلام امام حسین (ع) محورهای متعددی همچون لزوم مقابله با ظالمان، احیای سنت پیامبر (ص)و ائمه (ع)، امر به معروف و نهی از منکر، اصلاح امور مسلمین، عمل به حق، فساد دستگاه حکومتی و شخص یزید بن معاویه را در بر می گیرد. امام (ع) در برخی خطبه ها چندین دلیل و انگیزه را مطرح می سازد و در برخی روایات نیز محور قیام را بر مسأله ای خاص استوار می سازد.
مسأله مهم دیگری که می توان به آن پرداخت،‌مقوله دعوت مردم کوفه از امام حسین (ع) است. در تاریخ آمده که اهل کوفه پس از اینکه از بیعت نکردن امام با یزید و خروج آن حضرت از مدینه مطلع شدند نامه ها و پیک های خود را به سوی مکه روانه ساختند، ضمن اینکه حضرت پیش از دریافت دعوت نامه های کوفیان حرکت انقلابی خود را با امتناع از بیعت و عزیمت به سوی مکه آغاز نمودند و علاوه بر آن وصیت نامه امام حسین (ع) که حاوی مباحث مهمی از دلایل قیام ایشان است پیش از دعوت کوفیان نوشته شده است. بنابراین عامل دعوت اهل کوفه اهمیت کمی داشته و استاد شهید مطهری نیز در حماسه حسینی بر این مسأله تأکید دارد. 18
حضرت همچنین هنگام حرکت به سمت مکه، که خبری از نامه های کوفیان نبود، آیه ای از سوره قصص را تلاوت می کند که می تواند از آغاز حرکتی انقلابی خبر دهد. حضرت این آیه را تلاوت می کند:
" فخرج منها خائفاً یترقب قال رب نجنی من القوم الضالمین
موسی از شهر خارج شد در حالی که ترسان بود و هر لحظه در انتظار حادثه ای، عرض کرد پروردگارا مرا از این قوم ظالم رهایی بخش."19
شرایط دوران امامت حضرت سید الشهدا(ع) به شکلی بود که تمامی زمینه های لازم برای قیامی اینچنین مهیا بود و حضرت نیز توانست از این شرایط بهترین استفاده و نفع را برای اسلام به ارمغان بیاورد. آنگونه که پس از قیام عاشورا، نهضت های متعددی شکل گرفت و دیری نپایید که حکومت بنی امیه نابود شد.
مسأله مهم دیگری که در این میان مطرح است و می تواند مورد توجه قرار گیرد، این است که حضرت چندین مرتبه در سخنان خود به حق امام معصوم در اداره جامعه اشاره می کند و خود را شایسته تر از هر کس بر رهبری امت اسلام می داند، به واقع باید گفت شکل گیری حکومت اسلامی با رهبری امام معصوم (ع) می توانست زمینه ساز بهره مندی بیشتر جامعه اسلامی از نتایج این قیام باشد،علیرغم اینکه پیامدها و دستاوردهای این نهضت خونین در تاریخ اسلام بی نظیر است.


پى نوشت‌ها : 1-سیمای پیشوایان در آیینه تاریخ، مهدی پیشوایی، مؤسسه انتشارات دارالعلم، ص 41
2-همان ص 43 و ص44
3-همان ص46 - تحف العقول، ص 237-239، چاپ دفتر انتشارات جامعه مدرسین، قم
4-الارشاد، شیخ مفید، ترجمه محمد باقر ساعدی خراسانی، انتشارات اسلامیه، ص372
5-لهوف، سید ابن طاووس، ترجمه علیرضا رجایی تهرانی، انتشارات نبوغ ص42
6-همان ص44
7-الارشاد،ص428
8-همان، ص369
9-لمعات الحسین (ع)، علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی‌،انتشارات علامه طباطبایی، مشهد مقدس، ص54 و نفس المهموم، محدث قمی (ره)، ص115
10-لهوف،ص88
11-همان، ص135
12-همان، ص139
13-همان، ص 161
14-لمعات الحسین، ص16، نفس المهموم ،محدث قمی، ص 45،‌مقتل الحسین خوارزمی ج1 ، ص188
15-سیمای پیشوایان در آیینه تاریخ ص55، مقتل الحسین، ابو مخنف، تحقیق حسن غفاری، قم، ص17
16-لمعات الحسین ص13، تحف العقول، ص239
17-لهوف، ص108، نفس المهموم، محدث قمی ص116
18-رجوع کنید به حماسه حسینی، استاد شهید مطهری، جلد سوم
19-سوره قصص، آیه 21، الارشاد ص377


منبع: خبرگزاری فارس
                                                                اللهم عجل لولیک الفرج والنصر


فرا رسیدن ایام شهادت حماسه سرایان عاشورای حسینی تسلیت باد

 آجرک الله یا مولای یا صاحب الزمان 

  

  السلام علیک یا صاحب الزمان یا ححه الله علی خلقه  

مولا جان ایام عزاداری حماسه عاشورای حسینی  جدت شلام الله علیه فرا رسید و شیعیانت در این محرم  با عزاداری جدت سلام الله علیه و دیگر شهیدان از یاران با وفایش سلام الله علیهم به عزا می نشینند و همواره آرزوی فرج را دارند تا فرجت مرحمی باشد بر دل مادر داغدارت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها .   

مولا جان امسال نیز امت اسلامی همراه با فرارسیدن ایام عاشورای حسینی بار دیگر حمله دد منشانه یزیدیان زمان صهیونیسم بین الملل اسرائیل نا مشروع را از زمین و هوا و دریا به ملت مسلمان فلسطین در غزه را شاهدند و مظلومیت وغم شهیدان این حملات ددمنشانه را در دل دارند .  

اماما امت اسلامی و دین جدت با چراغ سبز بعضی از سران و حاکمان مسلط بر سرزمینهای مسلمین امثال شاه عربستان شاه اردن  شاه قطر و نخست وزیر ترکیه و نامه محرمانه نفوذیهای آمریکا در مصر  مورد هجوم  وحشیانه صهیونیسم بین الملل به سرکردگی آمریکای جهانخوار و اذنابش قرار دارند . مولا جان امت اسلامی به پا خواسته و شیعیانت از در گاه قادر متعال فرجت را آرزومندند تا تو بیائی و اینهمه پریشانی و بی عدالتی را از جهان برداری  . 

مولا جان شیعیانت در حالیکه آرزوی ظهورت را از خدا طلب می کنند در برابر ظلم و بیداد صهیونیسم بین الملل را به رهبری آمریکا و اذنابش و مزدوران خود فروخته منافق در سر زمینهای اسلامی مردانه ایستاده اند و می ایستتند وادای وظیفه می کنند مولا جان شسعیانت و امت بیدار شده را در این پیکار با دشمن یاری بفرما . و مجدد عرض می نمائیم   

آجرک الله یا مولای یا صاحب الزمان   

اللهم عجل لولیک الفرج والنصر  

 

بزرگ عید اسلامی غدیر خم مبارک باد

 

یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ(سوره مائده آیه 67)

اى پیامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرسانده‏اى. و خدا تو را از [گزندِ] مردم نگاه مى‏دارد. آرى، خدا گروه کافران را هدایت نمى‏کند. 

قال  رسول الله صلی الله علیه و آله : من کنت مولا ه فهذا علی مولاه

ایام ، ایام دهه عید بزرگ الهی ، روز ولایت و اما مت است .امروز روزی است که دین خداوند با بلاغ ولایت و امامت مولانا امیر المونین و یازده فرزند برومندش به جانشینی زسول خدا (ص)  و مجریان احکام قرآن معرفی شدهاند ، روز اتمام نعمت الهی است   این عید الهی  را به  ساحت مقدس آخرین حجت خدا و آخرین وارث غدیر و شما عزیزان و دیگر شیعیان آنحضرت و بیدارگران اقالیم قبله تبریک و تهنیت عرض می نمایم .

میخواهم در این روز مقدس بیاد آنروز با صاحب ولایت و امامت  «غدیر »عرض تبریک و عرض ارادتی داشته باشم اما بغض راه سینه ام را بسته است .و از  اعمالم ، دلم نالان  و مالا مال از خون  است . من کجا این ناله ها را سر کنم ؟

کجا بهتر  از این ایام  که : جشن بیعت و بستن عهد و پیمان با آخرین وارث غدیر است

می خواهم  که سخن را با این خطاب آغاز کنم که : « ای مولای من » ن

ندائی  از درون  نهیبم می زند  که : ای وای برتو چگونه آن عزیز را مولای خود  خطاب می کنی  .  شرم نمی کنی ؟

آیا او مولای توست و تو اینگونه ای ؟     کدام بنده است که از سخن مولایش اینقدر نا فرمانی می کند ؟

 زشتی های اعمالم  ، ارتکاب گناه  ،  دیدن این همه منکرات  در جامعه اسلامی   وبی تفاوتی  هایم  نسبت به گناه و منکرات که موجبات آزردن   خاطر     ولی  خدا امام مهدی (عج)  است    ،    عدم احساس مسولیتم نسبت به جامعه ، و منطبق نبودن کردار و اعمالم   با سیره پیشوایان دین ،  امامان  معصوم   (علیهمالسلام ) ، عدم توجهم به دستورات فقهای  جامع الشرایط شیعه   که نایبان امام  معصوم اند    در عصر غیبت  ،  که بر من حجت اند .یکی یکی بخاظر میآیند  ، آنها که بیادم می آید ، از خود خجالت می کشم  که اورا مولای خود خطاب کرده ام ، آتش بجانم می ریزد  .آنقدر از خود بیزار میشوم که  آرزو  می کنم ، ای کاش پیش از این مرده بودم و بکلى فراموش مى‏شدم(سوریم مریم آیه 23)

با خود میگویم :  آن عزیز  ، که با ابلاغ ولایت او  ،  و امامان بعد از او ، زحمت همه انیاء الهی بخصوص  زحمات رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم درطول 25 سال  به بار می نشیند و دین اسلام کامل می گردد ، هدف خلقت تضمین می شود ، مولای خود می نامی  ؟

در حالیکه  : سیره آن امام  (ع)  را یاد گرفتی ولی  در عمل بکار نبستی  ؟

 برای به دست آوردن مال دنیا  حلال و حرام خدا را نا دیده می انگاری   از هر راهی کسب در آمد می کنی .در اعمال بندگی در برابر قادر قهار سهل انگاری می کنی  ، منافع خود را نسبت به منافع برادران مسلمانت مقدم می داری .

بجای  دفاع از ارزشهای دینی رضایت مردم را  بر رضای خداوند و رضایت مولایت مقدم می دارد .  و  در برابر هتاکی  ها ی دشمنان قرآن  نسبت  به ارزشهای والای  اسلامی  بی  تفاوت می گذری .

در مجالس   عروسی آن چنانی شرکت می کنی  و عمل خود را توجیه میکنی و با شرکت خود  مهر تائید به عمل منکر می زنی و حدود 4 ساعت از عمرت را تلف می کنی   لب فرو می بندی ، در حالیکه حال و حوصله نداری که در مجلس ذکر اهل بیت علیم السلام 2 ساعت عمرت    را   بگذرانی  و زود خسته میشوی و به ذاکرین اعتراض  می نمائی .

از غیبت برادران دیتیت  لذت می بری و غیبت را وصفش   ، می دانی  ، خود را توجیه می کنی   ،  واز خدا  حیا   نمی کنی .

 از مسولیتی که نسبت به جامعه اسلامی خود داری   ، تا کنون  کدام مسولیت  شرعی و قانونی را به خوبی انجام داده ای ؟

در برابر هجوم فرهنگی یا بهتر بگوئیم شبیخون   فرهنگی  دشمنان اسلام   به ارزشها اسلامی قرآنی  و و لایت  و امامت   (همین غدیر را که به جشن نشسته ای ) چه کرده ای ؟   با شبهه افکنی   و القای شبهات   دینی در میان  جوانان و جامعه اسلامی   در پاسخگوی به این شبهات چه گامهایی برداشته ای ؟ ! کدام مجلس پاسخگوئی را تشکیل داده ای ؟

در مقابله با این شبیخو ن فرهنگی که  « ولایت و امامت و فرهنگ عاشورا    و اخرین  امام  وارث غدیر   »را هدف گرفته  چه عکس العمل از خود نشان داده ای که این عمل شیطانی دشمن را خنثی سازی  ؟

چرا بعضا با عدم توجه به نقشه های دشمن    ،  ندانسته  یا دانسته با  دشمنان  اسلام و انقلاب  اسلامی همصدا شده   ، خبر های بی بی سی  و صدای آمریکا   و.. تحلیل های دروغ آنها را  که شنیده ای  ،  برای دیگران بازگو می نمائی   و در  شایعه  پراکنی  ها شریک میشوی ؟!

برای کسب در آمد «بیشتر »و  زر اندوزی اقلام مورد نیاز مردم مسلمان را که برادران تو  و یا  همنوعان تواند احتکار  و انبار کنی

ی کنی   و آنها گرانتر می  فروشی     و   اورا مولای خود می نامی ؟ !

با توجیه قانون عرضه و تقاضا و قیمت دلار ، اجناس ارزان خرید خود را  با قیمت چند برابر خرید  به خلق اله می فروسی    و بازار مسلمین  را آشفته می کنی  و نان سفره آنان را با هزار نیرنگ  می ربائی   و   در سفره خود می نهی   ،  در صف اول  نمازجماعت هم حاضر میشوی  ؟ 

در مسند امور مسلمین می نشینی    و هر پنجشنبه  ها  بعد ظهر برای زیارت قبور شهدا به گلزار شهدا ی شهر  می  روی  ، و  آنهمه منکرات را در آنجا می بینی و هیچ روی خود نمی آوری و خوشحال از اینکه قبور شهداء را زیارت کرده ای ؟

مگر    نه    اینست که همین شهدای گلگون کفن که رهروان حقیقی راه ولایت و امامت اند     در راه دفاع از ارزشهای اسلام جان خود را نثار کردند  واز جامعه اسلامی دفاع کردند ودرس عملی امر به معروف و نهی از منکر را به همه ما   یاد دادند و بفرمان نائب امام زمانشان خمینی بت شکن   (ره)    که درود خدا بر  او باد  ، گوش فرا   دادن    و شهبد شدند .از    شهدای عزیز  خجالت نمی کشی ؟

از بازار شهر عبور می کنی    و زنهای مسلمانی    را می بینی  که   به  عنوان فروشنده مشغول معاملعه  اند   ولی بعضا    ارایشکرده    ، بی حجاب   و بد حجاب اند    فرزندان تو   و دیگر جوانان مسلمان  برای خرید به آنان مراجعه می کنند   ،  بازهم بی تفاوت از کنار آن می گذری و  خود را پیرو امیر مومنان  علی علیه السلام و آهرین وارث غدیر  حضرت امام مهدی می دانی ؟

این همه توصیه و سفارش  از امامان معصوم علیهم السلام توسط فقهای شیعه (مراجععالیفدر جامع اشرایط ) که    به  حکم آخرین وارث غدیر امام عصر (عج) :  و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم.

دستوراتشان بر  پیروان اهل بیت علیهم السلام  واجب است   ، در مورد انجام وظائفت در عصر غیبت و در خصوص امور جامعه اسلامی ... و امر به معروف و نهی از منکر می شنوی  ،  بازهم   بی خیالی و  حورا پیرو امام می دانی ؟

و ... اعمال خود را مرور می می کنم ، خود را گناه کار و عافل از وظیفه  دانم   .از خود   و خدای خود خجالت می کشم بفکر فرو می روم ناگهان   آیاتی   از کلام الله  به ذهنم خطور می کنند که : قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ

بگو : ای بندگان من که در ظلم به   خویستن    زیاد روی کرده اید از رحمت خدا نومید مشوید   در حقیقت خداوند همه گناهان را می بخشد که امرزنده و مهربان است .

وإنی لغفار لمن تاب وآمن وعمل صالحا ثم اهتدى ) طه 82 )

و بدرستیکه من بخشنده و آمرزنده ام برای کسانی که توبه کنند و بازگشت به گناه نداشته باشند و ایمان بیاورند و واجبات را انجام دهند و از محرمات دوری نمایند (و آنچه از همه مهمتر است   ) راه (مستقیم )هدایت  را بیابند .

یافتن  راه هدایت  همانا  شناخت  صاخبان ولایت و امامت غدیرند  که اسلام با پذیرفت ولایت آنان کامل شده است .

با توجه  این آیات شریفه به شرط  (پذیرفتن ولایت امیرمونان و امامان معصوم سلام الله علیم و عدم باز گشت به گناه و غفلت) . و امید به کرم خداوند غفار در این روز مقدس غدیر ، رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم و امیرالمونین  علی بن ابطالب علیه السلام و دیگر ائمه معصومین را واسطه  قرار می دهم واز گناهان بیشمارم   و غفلتهای فراوانم در ادای وظائف دینی اجتماعی ،  به پیشگاه  حضرت احدیت توبه می کنم ، می دانم که وعده  خدا حق است و با توبه ام   را می پذیرد و گناهانم را می آمرزد.

عرض می کنم مولای من  گرچه  ، در غدیر نبودم  تا با فرمان خدا و رسولش با تو  بیعت کنم  ، اینک در عصر تاریکیهای غبیت فرزندت مولانا المهدی (عج)که آخرین وارث غدیر است  با آنحضرت دست بیعت می دهم و عهد و پیمان می بندم تا با عمل به تکایف از ارزشهای اسلامی تحت اشراف فقهای  شیعه   ،   به ویژه   ولی فقیه زمانما ن  حضرت امام خامنه ای مد ظله   که امت اسلامی  و شیعیانت را را بسوی  کتاب خدا و آخرین حجت خدا  می خواند   و  به حکم امام زمان که فرمود :  و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم و به حکم , معص.م که فرمود  :فاما من کان من الفقهاء صائناً لنفسه ، حافظاً لدینه مخالفاً علی هواه ، مطیعاً لامر مولاه ، فللعوام ان یقلدوه .
«هر کدام از فقها که نگهدارنده نفس خود از انحراف و گناه ، و نگهبان دین خود و مخالف هوای نفس خود و مطیع فرمان مولایش خداست ، بر مردم لازم است که از او تقلید کنند.›› (احتجاج طبرسی، ج2، ص263)

به  قدر استطاعت و توانی که دارم دفاع نمایم و توطئه های دشمنان اسلام و قرآن و لایت را حنثی نمایم و امر به معروف و نهی از منکر را انجام دهم و رضایت مخلوف را بر رضایت خالق ترجیح ندهم  و هیچگاه  مناقع مسلمین را فدای منافع شخصی خو دننمایم .و ازدرگاه ودر بازار مسلمین  اخلال نکنم   و در وظائف اجتماعی  مه به عهده گرفته ام کوتاهی نکنم ودر کار برادران دینی ام کارشکنی نکنم  از درگاه باریتعالی عاجزانه درخواست توفیق    و ثبوت قدم را  دارم   ،  مولا جان   شماهم دعایم بفرمائید که دعایت را خداوند اجابت می کند . استغفرالله ربی و اتوب الیه  

                                                                                                                                                          اللهم عجل لولیک الفرج والنصر